ساختن یک مملکت با دست یک گروه امکان ندارد. محول کردن مطالب را به دولت یا به روحانیت صحیح نیست؛ برای اینکه اینها قدرت این کار را ندارند. تمام گروهها و تمام افراد، هر فردی وظیفه دارد که در این نهضت خدمت بکند.
چنانکه در وقتی که میخواستید بشکنید این سد را، هر فردی یک تاثیر داشت. نمیتوانست یک فرد بگوید که من تنها که نمیتوانم این رژیم را به هم بزنم، پس کنار بروم. قطرهها جمع میشوند و دریا و رودخانهها و سیلها را تشکیل میدهند. انسانها هم مثل قطراتی میمانند که یکی یکی جزئی کار از او میآید. از هر قطره توقعی نیست که یک سد را بشکند؛ لکن اگر قطره کنار برود، قطرات کنار بروند، سد شکسته نمیشود. قطرات وقتی که با هم مجتمع شدند سیل درست میکنند؛ سیلهای عظیمی درست میکنند؛ این سیلهای عظیم از همان قطرات باران است. این قطرات باران است که وقتی به کوهسارها میریزد، سیل از آن درست میشود، و سیل کوهها را در هم میشکند. قطرات انسان هم همین طور است که یکی یکی از آنها کار نمیآید- یعنی کار مهم- اما هر یک دخالت دارند در آن کاری که باید بکنند. همان طوری که برای شکستن آن سد افراد هر یک دخالت داشتند، برای سازندگی یک مملکت هم افراد هر یک دخالت دارند، هر یک از افراد یک کار از آنها میآید. و نمیتواند این فرد بگوید من کار خودم را انجام نمیدهم؛ یا کار خودم را بد انجام میدهم. الآن باید کار کرد؛ و کار را خوب انجام داد. حفظ کرد این نهضت را به اینکه همه با هم مشغول ساختن بشوند. همه با هم مشغول تصحیح این اموری که آنها خراب کردند باشند.