من وقتی که در تلویزیون میبینم که یک گروههایی، زنهای یک بلدی- خوب، همه بلاد این طورند- نشستهاند و دارند برای این جوانهایی که در جبههها مشغول هستند، با کمال جدیت دارند بستهبندی میکنند، دارند نان میپزند، دارند بستهها را درست میکنند، من خجالت میکشم که ما چرا، ما چه هستیم و اینها چه هستند...شما در تاریخ نگاه کنید از صدر تاریخ تا آخر، اگر پیدا کردید یک جایی را که زنها و زنهای جوانی که حالا باید- فرض کنید که- بروند سراغ جوانیشان، و پیرزنش، پیرمردش، پیرزنش، این طور کوشش کند در اینکه پشتیبانی از ارتشش بکند، پشتیبانی از پاسدارهایش بکند. شما کجا [سراغ دارید]؟ اگر سراغ دارید، بگویید ما هم بفهمیم. کجا شما همچو چیزی دارید که دوش به دوش مردها و پاسدارها و ژاندارمری و ارتش و همه قوای مسلح، دوش به دوش اینها، زنها هم همراهی بکنند؟ هر که هر قدری میتواند. عراق این طوری است؟