در یک رژیمی که میدانید همه مخالف شما هستند و دنبال ایناند که یک چیزی را درست بکنند و منتشر بکنند و هر چه بخواهند بگویند و هر کاری هم بخواهند بکنند، در یک همچو وضعی که الآن ما مبتلا به آن هستیم و شما مبتلای به آن هستید، عقل و انصاف اقتضا میکند که ما دیگر در بینمان چیزی نباشد. وقتی همه با ما مخالفاند، ما بر فرض اینکه در بین خودمان هم یک اختلاف نظری باشد، لکن با هم باشیم در دفع او.
این گفته میشود که در این وضع ایلاتی که ایلات بزرگ ایران بودند آن وقت، اینها با هم مخالف بودند، یک دستهشان از آن ور میکشید، جنگ هم با هم شاید داشتند، لکن اگر یک کسی به یک دستهای حمله میکرد، همه با هم او را دفع میکردند. خوب، این مقتضای عقل است که انسان، کسی که بخواهد به تیرههای او حمله بکند، او را دفعش بکند؛ خودش هم اگر اختلاف دارد بعد حساب خودشان را صاف بکنند. ما الآن در یک همچو قضیهای واقع هستیم که همه کشورها- به استثنای خیلی کم- با ما مخالفند؛ بعضی اظهار مخالفت هم میکنند و عمل هم میکنند، و بعضی هم در واقع مخالفاند و لیکن اظهارش را هم شاید نکنند.