خوب، تاريخ اسلام كه نزديك است: آيا قريش و قدرتمندهاى قريش، رسول اكرم را درست كردند كه مردم را خواب كند كه آنها به رباخوارى خودشان و به تجارت خودشان و به أخّاذى خودشان و به غارتگرى خودشان ادامه بدهند؟ يا پيغمبر اكرم در مقابل قريش بود؟ خودش هم از قريش بود، اما يك آدمى بود كه از همين طبقات پايين بود. از اشراف، به آن معنى كه طايفه دار بوده، بود، اما هيچ چيز نداشت. نتوانست در مدينه زندگى كند. از دست همين پولدارها و همين قلدرها مدتى در يك كوهستانى رفت، در يك غارى بود تا اينكه كارهاى زيرزمينيش را انجام داد. و بعد تشريف بردند مدينه. مدينه كى همراه پيغمبر بود؟ باز آن قدرتمندها بودند؟ باز قُلْدُرها بودند؟ باز رباخوارها بودند؟ تاجرها بودند؟ يهوديهايى كه آن وقت جزء مُتمكِّنين بودند، آنها بودند؟ يا پيغمبر وارد شد به يك آدم درجه سهاى و اشخاصى كه دورش جمع شده بودند يك اشخاص فقير بىبضاعتى و خودش هم يك منزل و اتاق، نه مثل اين اتاق، يك اتاقى با ليف خرما! چند تا اتاق براى خودش، و مسجدش هم آن طور. و اصحاب حضرت هم يك دستهشان، كه اصحاب صُفّه بودند، آنهايى بودند كه منزل هم نداشتند مىآمدند روى يك سَكّويى در آنجا مىخوابيدند. و زندگيشان همين بود. اينها را برداشت برد و آنها را از بين برد. اين فقرا را، اين مستضعفين را، اينهايى كه درجه سه بودند و حتى خانه نداشتند، حتى در جنگ يكيشان يك خرما وقتى پيدا مىكرد دهن خودش مىگذاشت و در مىآورد به دهن رفيقش مىگذاشت و او درمىآورد و به دهن رفيقش و او، او، يك خرما را اين طورى دور مىزدند، اينها بودند كه پيغمبر تجهيز كرد [در] جنگهاى با قريش. آنها با همه بساطى كه داشتند و اينها با همه فقر و فلاكتى كه داشتند، لكن ايمان داشتند. واقعه غير آنى است كه به جوانهاى ما گفتهاند و تبليغات كردهاند، كه خير اينها، اسلام يا ساير اديان، همهاش افيون بوده! خير، اسلام و ساير اديان همه محرك بودهاند.