ما مىخواهيم تمام قواعد اسلامى همان طور كه در صدر اسلام بوده است در ايران تحقق پيدا بكند و ما ارائه بدهيم به دنيا كه اسلام اين است؛ اسلامِ مترقى اين است؛ احكامِ مترقى اسلام اين است. آنكه به حال مستمندان و ضعفا بيشتر عنايت دارد تا به حالِ ديگران، آنكه طرفدار مستضعفين است، آن رژيمى كه مىخواهد مستضعفين را از قيد و بند آن گرفتاريها بيرون بياورد، آن اسلام است. آنكه پيشش اصلًا مطرح نيست مرزنشينى و مركزنشينى، بالانشينى و پاييننشينى پيشش مطرح نيست، اسلام است. آنكه وقتى حكومتش، رأسش مثل رسول اللَّه- صلى اللَّه عليه و آله و سلّم- وقتى كه با اينكه رأس بود، با اينكه اداره يك كشور مىكرد، وقتى كه مىآمدند در يك مجلسى كه نشسته بودند اصحاب حضرت و حضرت نشسته بودند، بالا و پايين معلوم نبود. مىآمد و مىگفت كدام يكيتان پيغمبر هستيد؟ از باب اينكه دور مىنشستند اصحابشان با خودشان، همه با هم دور هم مىنشستند، يكى بالا و يكى پايين، يكى اين زيرش باشد نبوده است. روى همان زمين و اگر هم يك بوريايى بوده، بورياى آن وقت براى مسجد بوده، روى آن بوريا هم مىنشستند دور هم و از همان مسجد كه اين طور زندگى مىكردند، تجهيز قوا مىكردند و ممالك را مىگرفتند. يك همچون حكومتى ما مىخواهيم، كه اين طور باشد كه اين طبقات مختلفهاى كه چپاولگرند يك دستهشان، اينها نباشد؛ و اين دهقانها به حالشان رسيدگى بشود؛ اين مستمندها، اين زاغهنشينها. ...