امروز روز این است که ما تمام چیزهایی که مربوط به خودمان است، مربوط به ادارهمان است، همه را کنار بگذاریم. یک نظر، یک توجه داشته باشیم. و آن توجه به اینکه این دشمن را عقب بزنیم و میتوانیم و میتوانید. یک ملت اگر یک چیزی خواست، نمیشود خلافش کرد. خدا همراهش است یَدُ اللهِ مَعَ الْجَماعَهِ «۲». یک جمعیت که برای خدا قیام کرده و با الله اکبر مطلبش را پیش برده است، این را نمیشود تحمیلش کرد. تحمیلاتی که بر ملتها میشد از باب این بود که قشرهای مختلف هر کدام مشغول کار خودشان بودند. آنها هم ایجاد اختلاف میکردند بینشان. حزبهای مختلف درست میکردند که هر کدام دشمن دیگری بود. در قشرهای مختلف مملکت کارهای مختلف؛ این کی هست، ترک. آن کی، کرد. آن کی، سیستانی. آن کی، بلوچ. آن کی، فارس. حتی در یک شهر، این محله و آن محله با هم اختلاف داشتند. شاید شماها یادتان نباشد. محله کذا با محله کذا با هم اختلاف داشتند که اگر از آن محله یک کسی میآمد به این محله، کتک میخورد و میرفت. اینها یک چیزهایی بود حساب شده که نگذارند یک ملت با هم مجتمع بشوند. نگذارند که یک جمعیتهایی یک طرف بروند، متوجه بشوند به یک چیزی. متوجه بشوند به یک طرف. این وقتی اختلافات پیدا شد، نخواهد شد.