در این سالهای بسیار طولانی ما از هم جدا بودیم، و دستگاه خبیث استعمار کوشش کردند که بین اقشار ملت جدایی بیندازند. آنها از اتفاق ما خوف دارند و حالا که لمس کردهاند این اتفاق چه هنری دارد، حالا خطر برای ما بیشتر است. آنها سابق که همین احتمال را میدادند که اتحاد بین اقشار برای آنها مضر باشد، جدیت کردند که روحانیون را از مردم جدا کنند، قشر اساتید را از روحانیون، بازاریها را از دانشگاه؛ اقشار ملت را از هم فاصله بیندازند، یک فاصلهای که همه به هم بدبین باشند: دانشگاهی بدبین باشد به روحانی، روحانی بدبین باشد به دانشگاهی، همه با هم بدبین باشند [روحانی] به بازاری، بازاری به روحانی. آن وقت که احتمال این را میدادند که اگر اینها با هم باشند منافع آنها به خطر میافتد، آنها جدیت داشتند بر اینکه این قشرها را از هم جدا کنند. حالا که در این نهضت لمس کردند این معنا را که وحدت ملت با اتکا به خدای تبارک و تعالی آنها را عقب [زد] و دست آنها را کوتاه کرد از منافع ما، الآن خطر بیشتر است؛ یعنی آنها در پی شیطنت بیشتر هستند و کارمندهایشان، آنهایی که جیره خوار آنها هستند، با لباسهای مختلف، با طرزهای مختلف، در بین ملت میخواهند جدایی بیندازند. و الآن ملاحظه میکنید که در همه اقطار مملکت یک دستجاتی که جیره خوار آنها هستند مشغول کار شدهاند که این حکومت را نگذارند آرام باشد و نگذارند متحد باشد.