شما ملاحظه میکنید که صدام آن طور بیچاره شده است، تبلیغاتش آن طور است، تبلیغات دیگران نسبت به او آن طور است. آن بیچاره آن طور مفلوک شده، دورافتاده به این طرف و آن طرف قرض میکند. دور افتاده به این ور و آن ور استدعا میکند که بیایید ما را صلح بدهید. و دروغ هم میگوید، نمیخواهد صلح بکند، میخواهد اغفال کند. از آن طرف مستاصل شده، از آن طرف رسانههای گروهی همه جا میگویند ایران این جور گفت و عراق آن طور گفت. او را با آب و تاب نقل میکنند، این هم یک کلمه نقل میکنند، و اخیراً میگویند که خیر. حالا دیگر کار به جاهای مهم رسیده و ممکن است امریکا وارد بشود و ممکن است چه بشود. اینها همه حرف است. صدام رفتنی است، و نه امریکا میتواند نگهش دارد و نه دیگران.