بحمد الله مشت این حزب بعث عراق باز شد که این ادعاها که میکند که من برای عرب چه هستم و برای قدرت عرب و برای ملت عرب چه هستم. مشت او باز شد که در خوزستان با عربها بیشتر مقابل شد. کشتارهایی که به وسیله این حزب منفور و صدّامِ کافر بر برادرهای اعراب ما وارد شده است بیشتر از آن است که بر برادرهای عجم ما وارد شد.
اگر این مرد فاسق و کافر در ادعای خودش راست میگفت، نباید مراکزی که مجتمع عرب است، زن و بچه، پیر و بُرنا را این طور سرکوبی کند. و چنانچه با عجم دشمنی داشت، چرا عرب را بیشتر مورد هجمه قرار داد؟ این مشت او را باز میکند که نه، مسئله عرب نیست، مساله نوکری ابرقدرتهاست. این طور نیست که او بخواهد ملت عرب را نجات بدهد. از چی نجات بدهد؟ از اسلام نجات بدهد؟! ملت عرب، سالهای طولانی همان طوری که عجمها و ایرانیها- غیر عربشان- سالهای طولانی در زیر قدرت شیطانی ابرقدرتها به وسیله حکومت فاسد پهلوی در رنج و عذاب بودند و بعد از اینکه آنها به واسطه قیام ملت ما- عرب و عجم و همه قشرها- آنها به جهنم رفتند. تمام ملت ما زیر سایه اسلام و در جمهوری اسلام بودند، و در تحت جمهوری اسلام و پرچم لا اله الا الله کسی در رنج و عذاب نباید باشد و نبود. ...حزب بعث منفور عراق ثابت کرد که طرفدار عراق، طرفدار عرب نیست، بلکه طرفدار قدرتهای بزرگ است و نوکر قدرتهای بزرگ است. و لهذا او در خود عراق هم ملت عراق را میکوبد. و ملت عراق را سرکوب میکند. و علمای بزرگ عرب را میکُشد و در حبس میاندازد. و همه مردم عراق که عرب هستند از دست او به تنگ آمدهاند.