غلبه بر طاغوت با فداکاری و شهادت‌طلبی

سخنرانی در جمع هیات فاطمیون تهران (فلسفه عاشورا- حفظ جمهوری اسلامی)
۴ مهر ۱۳۵۸/ ۴ ذی القعده ۱۳۹۹
انقلاب اسلامی و مستضعفان,
غلبه بر طاغوت با فداکاری و شهادت‌طلبی

اين طبقه‌اى كه آن بالانشينها اينها را پست مى‌شمردند مى‌گفتند طبقه پايين. منطق مستكبرين همين بود كه استكبار [مى‌كردند] تكبر مى‌فروختند بر جامعه؛ ملت ما را طبقه پايين حساب مى‌كردند. بالا كى بود؟ آقاى «آريامهر» و آن دستجات خودش! آنها بالاها بودند؛ و همه شما را و همه ما را و همه ملت را حساب نمى‌آوردند. چيزى نيستند اينها!قضيه استضعاف همين است؛ نه اينكه خدا مى‌فرمايد ضعفا. ضعفا نه، مستضعفها. يعنى آنهايى كه قدرت دارند، قدرت ايمان دارند، و آنها نمى‌فهمند و اينها را مستضعف‌ حساب مى‌كنند مى‌گويند اينها ضعيفند. آنهايى كه اينها را جزء ضعفا مى‌شمارند نه اينكه ضعفا. بعضيها اين كلمه را چون نفهميده‌اند، كلمه «مستضعف» را نفهميده‌اند، مى‌گويند كه خوب، چرا مستضعف؟ چرا ما بايد مستضعف [باشيم‌] آنها ما را ضعيف، حساب مى‌كنند؛ نه اينكه شما ضعيفيد. شما ايمان داريد، شما آن بوديد كه يك همچو قدرتى را با مشت عقب زديد و به جهنم فرستاديد. قوّت ايمان در شماست و حس شهادت خواهى كه جوانها مكرر اين معنا را مى‌خواهند؛ زنها مكرر مى‌گويند به اينكه فلان جوان، فلان جوان، از من رفته، دو تا ديگر هم هست، اين هم مى‌دهم. اين حس بود، اين حس شهادت خواهى و فداكارى بود كه يك ملتى كه هيچ نداشت بر طاغوت غلبه داد.