دو گروهی که اگر اصلاح بشوند، یک مملکت را اصلاح میکنند و اگر- خدای نخواسته- در غیر این معنا باشند، کشورها به تباهی کشیده میشوند.
مقام معلّم و مقام دانشجو، که باید مغز متفکر یک ملت را تشکیل بدهد، از اموری است که باید به آن توجه زیاد بشود و وظیفه معلم و دانشجو مشخص باشد تا ان شاء الله، بر آن طریقی که اسلام میخواهد و مقام انسانیت اقتضا میکند، از همان طریق راه بروند و طیّ مقامات را بکنند و به آنجایی برسند که انسان شوند...
در اسلام همه امور مقدمه انسانسازی است. اگر رها کنند این موجود دو پا را، تمام عالَم را به تباهی میکشد. برای جلوگیری از این فسادهای بزرگ و این جنگهای ویران کن و این کارهای بسیار ناروا که در کشورها هست، انبیا آمدهاند تا بشر را هدایت کنند به راهی که همه در آن راه سیر کنند و همه انسان صحیح و کامل بشوند. اگر این موجود دو پا تربیت شد، تمام حوایج دنیا و آخرت بشر تحقق پیدا میکند و اگر این موجود دو پا سرخود شد یا به خلاف مسیر طبیعی خودش حرکت کرد، تمام عالَم به تباهی کشیده میشود.
از این جهت، تمام انبیا معلّمها هستند و تمام بشر دانشجو. انبیا مکتبی دارند که در آن مکتب میخواهند این موجود دوپایی که بدترین موجودات است و اگر رها بشود خطرناکترین موجودات عالَم است، این را به راه مستقیم، به صراط مستقیم هدایت کنند و اجرای این امر را هم خودشان متکفّلند.
از این جهت، معلم و دانشجو محصور به معلمهای دانشگاهها یا دبیرستانها یا سایر جاها نیست و دانشجو هم محصور نیست به همانهایی که دانشگاه میروند. عالَم یک دانشگاهی است و انبیا و اولیا و تربیتشدههای آنها معلّم هستند و سایر بشر دانشجو و باید دانشجو باشند. عالَم باید، تمام دنیا باید دو طبقه داشته باشد: یک طبقه معلّم و استاد و یک طبقه دانشجو و متعلّم. وظیفه معلّم هدایت جامعه است به سوی الله و وظیفه دانشجو تعلّم.