مستمندان و فقرا و دورافتادهها در صف مقدم جامعه هستند، و همينها و همين زاغهنشينان و همين حاشيهنشينان و همين محرومان بودند كه اين انقلاب را به ثمر رساندند. اينها بودند كه از همه چيز خودشان در راه اسلام عزيز در رژيم سابق گذشتند و الآن همه مشغولاند. همينها هستند كه الآن در جبههها مشغول به فداكارى هستند، و جوانهاى همينهاست كه در سرتاسر كشور، داخل و در خارج كشور مشغولاند براى تأييد اسلام. و ملت شريف ايران قدر يك همچو جوانان و قدر يك همچو خانوادههايى كه اين جوانان را تحويل جامعه دادهاند مىداند؛ و عمده اين است كه در پيشگاه خداى تبارك و تعالى يك درخشندگى خاص اين افراد دارند. اگر نبودند اين محرومان جامعه كه دلبستگى به اين دنيا به آن طورى كه بالاتريها به خيال خودشان دارند، اگر نبود همت اين محرومان و همت اين روستائيان و همت اين جنوب شهريها، اگر نبود اين، نه رژيم سابق ظلمش از بين رفته بود و نه ما در مقابل مشكلات مىتوانستيم مقاومت كنيم. همه اينها از بركات اينهايى هستند كه شما به امداد آنها برخاستهايد؛ و آنها لايق اين هستند كه ما با تواضع به خدمت آنها برويم و براى آنها خدمت كنيم؛ همه ما خدمتگزار آنها بايد باشيم. آنها به ما منت دارند كه ما را از اين قيدى كه ابرقدرتها به دست و پاى ما بسته بودند نجات دادند. آنها بر كشور ما منت دارند كه اسلام عزيز را در اين كشور حاكم كردند. ما و شما براى آنها كارى نمىكنيم، آنها ما را رساندند به آنجايى كه بتوانيم در مقابل همه قدرتها بايستيم و سرفراز باشيم كه ما نه در طرف شرق هستيم و نه در طرف غرب هستيم و نه احتياجى به وابستگى آنها داريم. ما يك ملت مستقل هستيم. يك كشور مستقل آزاد و سرفراز هستيم كه تمام ريشههاى فساد را كندهايم، يا ان شاء اللَّه اگر يك ريشههاى پوسيدهاى هم مانده است مىكنيم و اين به بركت همين محرومان است. همين زاغهنشينانى كه من يادم نمىرود كه وقتى در تلويزيون ديدم از يك خانهاى از اين زاغهها يك عدهاى پيرمرد و پيرزن و بچه و اينها بيرون آمدند و يكى از آنها پرسيد كه كجا مىرويد، گفتند مىرويم تظاهر، تظاهرات. همينها بودند كه ناهار روزشان و شام شبشان را نداشتند، لكن با همت والاى خودشان، با آن قدرت معنوى الهى خودشان در آن رژيم بيرون آمدند و شهيد دادند و فاتح شدند، و در جمهورى اسلامى هم همينها هستند كه پشتيبانى مىكنند و در جبههها و پشت جبههها محكم ايستادهاند.