بتدريج! حالا يك روز عقب، هى عقب، عقب! ما تهران كه بوديم اين مطلب را گفتيم به اينها كه بايد كليه دارايى- دارايى نمىگوييم كه دارايى آنها بوده است- كليه آن چيزهايى كه محمد رضا خان و پدرش و اتباع اينها غصب كردند از اين ملت، بايد همه اينها ملى بشود و به صرف مستمندها برسد؛ هيچ ارتباطى به دولت ندارد؛ غنيمتى است به دست آمده است با نهضت اين ملت- يعنى اين ملتى كه از طبقه سوم است. شما آمار اينهايى كه كشته شدند- يكوقتى اگر مىتوانيد، هر كس مىتواند در هرجا هست به دست بياورد- اگر يك دولت [مند] توى آن هست، اگر يك تاجر درجه اول توى آن هست، اگر يك خان توى آن هست، اگر يك سردار توى آن هست، اگر يك وزير توى آن هست، اگر يك كمونيست توى آن هست، شما پيدا كنيد به ما اطلاع دهيد! همه آنها مسلمانهايى بودند كه توى خيابانها ريختند و گفتند كه «مرگ بر او» و «ما جمهورى اسلامى مىخواهيم». همه كشتههاى ما از اينها [ست]. شما افشا كنيد، ببينيد پيدا كنيد كه چند نفر تاجر معتبر بودند، چند نفر خان بوده توى اينها، چند نفر رئيسِ مثلًا كذا بوده است، چند نفر وزير بوده است، چند تا مدير كل بوده است؟ يكى از اينها را نمىتوانيد پيدا كنيد! هر چه بوده، [از] اين ملت، اين توده جمعيت و ملت بوده است؛ اين ملت مسْلم. غنايم مال اينهاست و بايد به اينها داد: مستمندان، اينهايى كه صدمه ديدند، آنهايى كه كشته دادهاند، آنهايى كه جوان دادهاند، پيرزنهايى كه جوانهايشان از بين رفت. اين غارتگرى اينها را، بايد براى اينها زندگى تأمين كرد.