وضع این طوری شده است که کسی که دارد هر روز از این ور و آن ور سلاح تهیه میکند برای اینکه بریزد به جاهایی که ربطی به ارتش ندارد.- او دستش به آنها که نمیرسد- وقتی آنجا شکست میخورد، میگیرد از این سلاحهای دور زن و میزند به شهرهای عربنشین و کردنشین و فقرا، و آن وقت این را دنیا معرفی میکنند به اینکه این صلح طلب است، و خودش هم داد صلح طلبی میزند! اخیراً هم که از طرف یکی از رئیس جمهورها-، رئیس جمهور گینه - یک تقاضای صلح شده بود، ایشان یک کاغذ مفصلی به او نوشته بود که ما همه جور برای صلح حاضریم. ایشان از اول هم همین طور میگفت ما برای صلح حاضریم، ولی صلح چی؟ صلح بین کی و کی؟ در عین حالی که میکوبد، صلح طلب است. در عین حالی که فرار میکند، شجاع است. اصلًا الفاظ در عصر ماهویت خودشان را از دست دادهاند، کانّه برگشته است، یک تحولی پیدا شده است در الفاظ و معانی الفاظ و اینها.