طبقات مختلف به طبقات پايين ظلم نكنند. بايد حق فقرا، حق مستمندان داده بشود. تمام اينها در جمهورى اسلامى بايد عمل بشود. و ملت وظيفه دارد كه در جمهورى اسلامى پشتيبانى از دولتها بكند كه به خدمت ملت هستند. اگر دولتى را ديد كه خلاف مىكند، ملت بايد تودهنى به او بزند. اگر چنانچه دستگاه جابرى را ديد كه مىخواهد به آنها ظلم كند، بايد شكايت از او بكنند و دادگاهها بايد دادخواهى بكنند؛ و اگر نكردند خود ملت بايد دادخواهى بكند، برود توى دهن آنها بزند.در جمهورى اسلامى ظلم نيست. در جمهورى اسلامى اين طور مسائلى كه زورگويى باشد نيست. فقير و غنى؛ نمىتواند طبقه غنى بر طبقه فقير زور بگويد، نمىتواند استثمار كند، نمىتواند آنها را با اجر كم وادار به عملهاى زياد بكند. بايد مسائل اسلامى حل بشود در اينجا و پياده بشود. بايد مستضعفين را حمايت بكنند، بايد مستضعفين تقويت بشوند؛ زيرورو بشوند مستكبر بايد مستضعف بشود و مستضعف بايد مستكبر بشود. نه مستكبر به آن معنى بلكه بايد همه با هم برادروار در اين دنيا- در اين مملكت- همه با هم باشند.
الآن ما در ايران بسيارى از مستمندان داريم، بسيارى از مصدومين داريم، بسيارى از اشخاص داريم كه از هستى در اين قضايا ساقط شدند، بايد اشخاصى كه دارا هستند به آنها كمك كنند و مستمندان را يك زندگى مرفه به آنها بدهند. دولت بايد فكر اينها باشد، ملت بايد فكر اينها باشد؛ بايد براى آنها مسكن بسازند، براى آنها زندگى صحيح بسازند.
و من به كارمندان و كارگران و ساير طبقات مستضعف ان شاء اللَّه وعده مىدهم كه ايران براى شما كارْ درست مىكند، اسلام براى شما كارْ درست مىكند، اسلام زندگى شما را مرفه مىكند، اسلام براى شما منزل درست مىكند. اسلام آن قدرى كه در فكر مستمندان است در فكر ديگران نيست.