ما میگوییم به همه کشورهای اسلامی و تمام کشورهای عرب و غیر عرب، ما میگوییم که ما حَکَم را قرآن قرار میدهیم. قرآن کتاب آسمانی مسلمین است، طایفه یا طایفه دیگری ندارد، ما حکم را قرآن قرار میدهیم، ما یک آیهای از قرآن کریم را حکم قرار میدهیم و عقلای عالم، اشخاصی که میخواهند صلح بدهند ما را، با همین یک آیه عمل بکنند و ما قبول داریم. صدام هم که میگویید و خودش اقرار میکند که من مسلمان هستم، در عین حالی که ما بعید میدانیم، این قرآن است. سایر کشورهای اسلامی هم که میگویند که ما، ملتها قرآن را قبول دارند، حتماً دولتها هم میگویند ما به قرآن اعتقاد داریم، بیایند بنشینند، نماینده بفرستند، ما قرآن کریم را باز میکنیم، سوره حجرات را باز میکنیم و یک آیه از آیات سوره حجرات را برایشان میخوانیم، میگوییم بیایید با این عمل کنید. در آن آیه این است که «اگر دو طایفهای از مومنین با هم جنگ کردند، شما صلحشان بدهید و اگر یک طایفهای از اینها تجاوز به طایفه دیگر کرد، همهتان مکلفید که با او قتال کنید، جنگ کنید تا اینکه به اطاعت خدا برگردد. وقتی به اطاعت خدا برگشت، صلح کنید به عدالت، به قسط». «۱» ما میگوییم به دنیا که بیایید ببینید که ما در خاک عراقیم یا عراق در خاک ماست؟ اگر ما در خاک عراقیم، شما با ما جنگ کنید، و اگر عراق در خاک ماست، به حسب قرآن کریم تجاوز کرده، فئه باغیه است و فئه باغیه را باید با او قتال کنید. ما از قتال شما هم گذشتیم و امیدی به این نداریم، لا اقل محکوم کنید. اگر به قرآن عمل نمیکنید که قتال کنید و او را با سرنیزه بیرون کنید از کشور اسلامی، لا اقل محکوم کنید او را، و اگر محکوم هم نمیکنید لا اقل بیصدا باشید، بیطرف باشید. چه شده اینها را که نه به قرآن اعتنا دارند و نه به حکم عقل اعتنا دارند و نه به مسائل بین المللی، به هیچی اعتنا ندارند.