صلح تحمیلی تشویق جانی به جنایتش است

سخنرانی در جمع فرماندهان نیروی زمینی ارتش (عمق پیشرفتهای نظامی)
صبح ۲۲ خرداد ۱۳۶۱/ ۱۹ شعبان ۱۴۰۲ «۱»
صلح تحمیلی و حقیقی,
صلح تحمیلی تشویق جانی به جنایتش است

ما آن چیزهایی که از اول گفته‌ایم تا حالا سرش هستیم. یک قدم این طرف و آن طرف نیست در کار. نمی‌خواهیم که تحمیل کنیم. یک چیز غیر عقلی و غیر عقلایی بگوییم و نمی‌خواهیم از آن چیزی که هر عقلی می‌پذیرد عقب بنشینیم؛ آن هم به واسطه آن بُعد معنوی که دارد، به واسطه اینکه آدم جانی را نباید در جنایتش تشویق کرد. ما اگر صلح بکنیم، معنایش تشویق کردن این جانی است به جنایتش. ما صلح می‌خواهیم، خیلی هم‌ می‌خواهیم، اما صلح بی‌قید و شرط. معنایش این است که شما همین جا که هستید باشید یا خیر، بروید بیرون، لکن دیگر باقی‌اش هر چه هست، شده است دیگر؛ هر چی می‌خواهد بشود شده است؟ نخیر، این به حیثیت اسلام ضرر می‌زند این طور اغماض و حق ندارد کسی این طور اغماض کند. البته راه دادن برای رفتن به سوریه برای برطرف شدن [سوء تفاهم‌ها] با آنها یک مسئله‌ای نیست که شما به ما منت داشته باشید؛ ما به شما منت داریم اگر روی قواعد عادی باشد. البته چون یک تکلیف الهی است. به هیچ کس هم منت نداریم. اما نباید شما از ما یک چیزی بگیرید که می‌خواهیم بیاییم کمکتان؛ شمایی که می‌گویید که ما با اسرائیل مخالف هستیم و می‌دانم که شما دروغ می‌گویید که شرط اینکه شما بیایید از اینجا رد بشوید این است که صلح بشود و هر چی که ما کردیم دیگر هیچ. این معنای صلح است؟ این معنای راه دادن است؟ شما معلق می‌کنید راه دادن را به چیزی که نشود.