در این جنگ- یک، خیلی از امور، که بعضی دیگرش هم هست البته- خیلی از امور معلوم شد. باز خوب شد که صدام حسین را به ظواهر اسلام کشانده؛ برای اینکه این روزها میگویند نماز هم میخواند! توی مسجد هم میرود! این همان کارهایی بود که محمد رضا میکرد، عیناً همان. اینها از یک آخور ارتزاق میکنند. آن هم یکوقتی که پیش میآمد، بدترین فحشها را به علمای اسلام میداد و به اسلام هیچ کار نداشت، ضربه میزد. یکوقت که ضعیف و بیچاره میشد، میرفت نماز میخواند و در حرم حضرت رضا میرفت و نماز میخواند و از این بساط درمیآورد. حالا ایشان هم که همه ملت عراق میشناسند او را کی هست، نمیدانند که ایشان که حالا هم میخواهد نماز بخواند و در مسجد برود، کی را میخواهد بازی بدهد. ملت عراق را میخواهد بازی بدهد. ملت عراق ایشان را ماهیتش را میشناسد. ماها را هم میخواهد بازی بدهد. ماها هم ماهیتش را میشناسیم. کسانی که آن ور دنیا هستند، در امریکا و اروپا هستند، اگر بعضی اشخاص پیدا بشوند نشناسند این را، ممکن است. اما آنجاهایی که ایشان هستند مثل بغداد و- عرض بکنم که- عراق، مردم ایشان را میشناسند. مردم سالهای دراز با این حزب بعث زندگی کردند و از این حزب بعث، اینها صدمهها دیدند. این آدمی که حالا دارد میگوید من مسلمان هستم و ما در مقابل کفّار داریم جنگ میکنیم، این آدم همان آدمی است که برای اربعین، وقتی که زوّار حضرت سید الشهدا حرکت کردند، آنها را به توپ و تفنگ بستند و آن قدر جنایت کردند. دیگر ملت عراق با اینکه این جنایات را از شما دیده، باور میکند که شما یک آدم دینی باشید؟
...باز معلوم شد به اینکه این عروسک چه عروسکی است که هر جوری میخواهند حرکتش میدهند، هر روزی حرکتش میدهند، به یک جور حرکت میدهند. این هم باز معلوم شد و بسیاری از چیزهای دیگر در این جنگ معلوم شد.