مسئله دیگر، قضیه باز راجع به قضاوت است که باید خیلی توجه بکنند آقایان قضات، آقایان دادستانها، کسانی که متکفل این امر مهم اسلامی هستند که مسئولیت این زیاد است و لازم هم هست که شما مسئولیت را به عهده بگیرید. باید وارد شد، لکن در یک امر بزرگی است، توجه بکنند که جان و مال و ناموس یک ملت در دست این قضات است و در دست این دادگاههاست و مسئول این مسائل هستند و باید تا آن مقداری که میتوانند، تا آن مقداری که قدرت دارند، توجه بکنند به مصالح عمومی اسلام؛ نه آن که گناهکار است از او بگذرند، و نه آن که- خدای نخواسته- گناهکار نیست یک وقتی مبتلا بشود. قاضی باید یک آدم قاطعی باشد که در دو طرف قضیه قاطعیت داشته باشد. اگر یک کسی به حسب حکم شرع، باید این را کشت، ترحم نکنند؛ جایز نیست. اگر باید- فرض بفرمایید که- حبس و تعزیر بشود، تعزیر بکنند. و اگر یک کسی- خدای نخواسته- یک آدمی است که گناهکار نبوده است، بدون وقفه او را تبرئه کنند و بدون وقفه او را آزاد کنند. قاضی باید این طور باشد، فکرش این طور [باشد] نه رئوف و مهربان باشد که جنایتکارها را هم به او رافت کند، آن هم این جنایتکارهایی که یک نمونهاش را من و شما در چند شب پیش دیدیم و پشت انسان را لرزاند و بسیار نمونه دارد که ما ندیدیم؛ اینهایی که بعدها معلوم میشود- تا آخر هم که معلوم نمیشود، در بارگاه خدا معلوم میشود- بعدها معلوم میشود، ما کمیاش را دیدیم. یک نمونهاش این بود که چند شب پیش از این دیدید که انسان نمیتواند بفهمد که یک آدم که از اول به فطرت الهی متولد شده است تا این حد جنایتش میرسد. تصور این معنا برای انسان مشکل است. من گمان ندارم که هیچ حیوانی نسبت به حیوان دیگر این طور بکند.