ابواب فساد را به روی جوانهای ما باز کردند و دامنزدند. ما که شاهد مملکت خودمان هستیم و میدانم ممالک شما هم همین است. ما که شاهد هستیم میبینیم مراکز فسادی که در مملکت ما هست، و جوانهای ما به آن مراکز فساد کشیده شدند و هویت خودشان را از دست دادند. زیاد است که گفته میشود و مسلّم این طور است که مرکز فساد در تهران بیشتر از کتابخانه است. ما را تهی کردند از همه چیز. جوانهای ما را تهی کردند از آن خاصیتی که باید نیروی جوانی داشته باشد. خواستند نیروی جوانی ما را از دست ما بگیرند، و بعد از اینکه این نیروها گرفته شد خزائن ما، ذخایر ما را ببرند و جوانهای ما بیتفاوت باشند. در زمان رژیم سابق همین حال را پیش آورده بودند. جوانهای ما را به مراکز فساد کشیدند. تبلیغات راجع به فسادها، فسادهای اخلاقی عملی به قدری زیاد بود که تمام روزنامهها، تمام مجلات در این باب کار میکردند، و همین طور رادیو، تلویزیون، همه اینها مجهز بودند برای اینکه جوانهای ما را از بین ببرند و نیروی جوانی را از آنها سلب کنند. و یک باب واسع دیگر قضیه مخدرات، مثل هروئین و خمر و تریاک و سایر اینها، که باز این هم یک باب واسعی بود که کشانده بودند جوانهای ما را به مراکزی که مورد این معانی بود. برای اینکه این جوانها هر چه به سرشان بیاید سوال نکنند که برای چه. «چرا» را از جوانهای ما بگیرند. جوان در فکر این نباشد که نفت او را کی میبرد و چرا میبرد. ذخایر او را میبرد و چرا میبرد. اختناق هست در مملکت و چرا اختناق هست. آزادی مسلوب است و چرا مسلوب است. اینها نقشههایی بوده است که برای ما کشیده بودند.