لزوم تحول مطبوعات

سخنرانی در جمع کارکنان موسسه «اطلاعات»؛ (رسالت مطبوعات در نظام اسلامی)
بعد از ظهر ۵ شهریور ۱۳۵۹/ ۱۶ شوال ۱۴۰۰ «۱»
جوانان قبل از انقلاب,
لزوم تحول مطبوعات

اگر مطبوعات جوانها را نکشاند به طرف فحشا و ببرد طرف صراط مستقیم، مراکز فحشا هم برچیده می‌شود. آن همه مراکز فحشایی که در خصوص تهران، که باید مرکز همه خوبیها و همه فعالیتهای انسانی باشد، ایجاد شده بود که شماها می‌دانید که چه خبر بود و چقدر مراکز فحشا بود و چقدر مراکزی بود که جوانهای ما را از هستی ساقط می‌کرد و مغزهای جوانهای ما را به طرف فساد می‌کشاند!
اگر مطبوعات متحوّل بشود- و ان شاء الله، می‌شود و شده است- متحول بشود به یک مراکزی که بخواهند تقوا را در جامعه منتشر کنند، وقتی جوانها و بچه‌های تازه‌رس ما وارد می‌شوند در میدان فعالیت اجتماعی، بروند دنبال روزنامه، روزنامه مربّی باشد، گوش کنند به رادیو، رادیو مربّی باشد، نگاه کنند به تلویزیون، تلویزیون مربّی باشد، نگاه کنند به مجلات، مجلات، مجلاتی باشد که تربیت بکند، این جوان وقتی که به هر جا توجه کرد، دید که گوش و چشمش پر شده از تربیت، این طور بار می‌آید. اگر رها بشود، هرزه بار می‌آید. اگر بِکشندش در طرف فساد، می‌رود آن طرف و اگر بکشندش در طرف صلاح، می‌آید این طرف.
و ما در سالهای طولانی، همه جهاتی که در ایران بود و اسباب را فراهم کرده بودند، همه جهات برای این بود که جوانهای ما را بِکشند طرف فساد. و نظر اصلی آنها این بود که یک جمعیتی در اینجا وجود داشته باشد که هر چه سرش می‌آورند توجه نداشته باشد؛ مملکتش به باد می‌رود، او عیش و عشرتش باشد، اشکالی ندارد؛ مذهبش عقب می‌رود، چون عیش و عشرتش به کار است، مانعی ندارد؛ اختناق در مملکت هست، اختناق در فحشا نیست، این اشکال ندارد؛ هر بساطی سرش درآورند، بی‌تفاوت باشد.یک همچو مملکتی که آنها می‌خواستند این بود که یک طایفه زیادی از این جوانهای ما را به هروئین بکشند، یک طایفه دیگر را به مُسکرات بکشند، یک طایفه دیگری را به فحشا و مراکز فساد بکشند، گوش را به هر چه بدهد، یا تعلیم فاسد است یا غنا و امثال اینها که مغز را فاسد می‌کند، هر اجتماعی که باشد، اجتماعی است که گوینده‌اش گوینده‌ای‌ است که جوانها را می‌کِشد طرف فساد و مغزهای اینها را فاسد می‌کند.این یک مطلب اتفاقی نبود که به طور اتفاق حاصل شده باشد، یک مطلبی بود که با تمام توجه و نقشه، این امور شده بود و دیدید چطور بود. چه شد که یکدفعه خدای تبارک و تعالی، به این ملت تفضّل فرمود و یکدفعه متحول شد؟ این جوانی که بنایش بر این بود که برود در مراکز فحشا، آمد در خیابان و مشغول جنگ شد. آن جوانهایی که به حسب نقشه آنها، باید آن مفسده‌ها را داشته باشند و آن مغزها را داشته باشند. یکدفعه متحول شد به یک مغزهای نورانی انسانی اسلامی.