سازمان سیا عامل تباهی جوانان

سخنرانی در جمع دانشجویان بابل (مقابله با مستکبرین- تجلیل از روحانیت)
۳۰ تیر ۱۳۵۸/ ۲۶ شعبان ۱۳۹۹
جوانان قبل از انقلاب,
سازمان سیا عامل تباهی جوانان

تمام این رسانه‌های گروهی که هست، تمام اینها را، اجیر می‌کردند. یا از خودشان بود که طبقه جوان را به واسطه رادیو و تلویزیون و سینما و تئاتر و مطبوعات و مجلّات و اینها سرگرم به عیّاشی بکنند، عیّاش بارشان بیاورند. جوان است، وقتی که رفت سینما، پنج روز، ده روز رفت سینما، عادت می‌کند به رفتن سینما، اصلًا فکر، فکر سینمایی می‌شود. شاید شب هم وقتی که خواب ببیند، خواب ستاره سینما می‌بیند! روز هم وقتی که چشمش را باز کند، به فکر است که کِی شب بشود من بروم و چه وقت بشود که برویم سراغ این مرکز. یک همچو دِماغی که بار آمد این طوری، این به فکر این نمی‌افتد که کارتر نفت ما را می‌برد. اصلًا هیچ کاری به این ندارد. جوانهایی که در این مراکز فساد که درست کردند سرتاسر ایران و بیشتر تهران این مراکز فسادی که اینها درست کردند، مراکز عیاشی که درست کردند، این خانه‌هایی که درست کردند، برای اینکه مردان، بچه‌ها بروند، جوانها بروند، عیاشی بکنند، دامن‌زدند به این. این ایام تابستان، این دریاها با آن وضعی که آنها درست کردند. این دستگاههایی که باید دستگاه تربیتی باشد، مثل دستگاه رادیو و تلویزیون و مطبوعات و اینها، تمام اینها را به عکس آنی که باید باشد درست کردند. و قضیه این نبود که یک چیزی خودبخود شده باشد. یک قضیه‌ای بود که روی برنامه تنظیم شده، آن هم بسیار محتمل است که تنظیمش از همان «سیا» «۷» شده باشد. از آنجا شده باشد که باید جوانها را این طوری می‌شود بگیرید، حبس کنید. خوب، نمی‌شود همه مردم که حبس بشوند. آنجایی که‌ می‌شود با آن طور، آنجایی که همه این حرفها، همه این چیزها، دست به هم دادند برایشان مراکز فساد و فحشا درست کردند و دامن به آن زدند و تبلیغات روی آن کردند؛ و جوان هم هست، کشیده می‌شود قهراً به آنجا. تابستان است، دریاچه‌ها درست کردند و دریا و اجتماعات جوانها با هم، زن و مرد داخل هم و می‌کشیدند اینها را به اطراف دریا، و برایشان هم همه وسائل را درست می‌کردند. و مُفت و مجّانی می‌رفتند آنجا و هر کاری دلشان می‌خواست می‌کردند. مساله این نبود که طبعاً این شده باشد. مساله این بود که یک برنامه خاص و یک توطئه‌ای در کار بود که نگذارند این جوانها رشد طبیعی خودشان را، و انسانی خودشان را بکنند؛ سرگرمشان کنند به همین مسائل. قضیه موسیقی یک مطلبی است که خوب، طبع جوان به آن توجه دارد. اگر یک مدتی این عادت کرد که موسیقی را باز کند و گوش کند، مغز این از تفکر در امور جِدّی بازمی‌ماند؛ می‌رود دنبال همین قضیه. اینها اموری است که با نقشه درست کردند که جوانهای ما را منحرف کنند.