نه آن وقت که ملت ایران آن جور ابتلا داشت و آن طور اینها غارت و قتل میکردند یک کلمه گفتند و از «حقوق بشر» اسم بردند؛ و نه در آخر، که تمام جنایاتی که در ایران واقع میشد در ظرف- تقریباً- دو سال آخر که همه ملتها اطلاع بر آن پیدا کردند و ملت ایران آن طور گرفتار شد که جوانهای ما را در خیابانها دسته جمعی کشتند.
سکوت در قبال جنایات شاه
پانزده خرداد را اینها اصلًا ذکری از آن نمیکنند. 15 خرداد به طوری که گفتهاند- من در حبس بودم، لکن آن طوری که برای من بعد از بیرون آمدن گفتند- قریب پانزده هزار نفر را آنها کشتند و از قراری که باز گفتند، خود محمد رضا با هلیکوپتر عامل قتل هم بوده است خودش. اینها، این طرفدارهای «حقوق بشر»، این پانزده هزار جمعیتی که در یک روز کشته شد اینها را مثل اینکه بشر نمیدانند! یا بشر میدانند و برای آنها حقوق قائل نیستند. اگر اینها بشر هستند و حقوق دارند و این شصت هزار نفر یا بیشتری که در این چند صباح، در این چند ماه، از ایران کشته شد- از بهترین جوانهای ما کشته شد، از همه طبقات، طبقه روحانیین، طبقه دانشگاهی، طبقه تجار، اداری، همه جور جمعیتی، دهقان، کارگر، کشته شد- اینها اصلًا به روی خودشان نمیآوردند که این کارها شده است! ما ندیدیم که هیچ فریادی ازاینها درآید که «خیر، چرا حقوق بشر را ملاحظه نمیکنید. چرا این قدر آدم میکشید».