غربيان و در سابق انگلستان و بعد از او امريكا و ساير كشورهاى قدرتمند دنبال اين بودند كه با تبليغات دامنهدار خودشان به ممالك ضعيف بباورانند كه ناتواناند، بباورانند كه اينها نمىتوانند هيچ كارى انجام بدهند؛ اينها بايد در صنعت، در نظام، در اداره كشورها، دستشان به طرف قدرتهاى بزرگ از شرق و غرب دراز باشد. آنهايى كه مىخواستند مخازن اين كشورهاى ضعيف را ببرند، نقشههاى درست فكر كرده آنها اين بود كه مردم اين كشور را، ملت اين كشورها را، باورشان بياورند كه خودشان ناتوانند؛ ناتوانى را به خورد كشورهاى مستضعف بدهند و خود مردم باور [كنند] كه ما نمىتوانيم صنعتى را خودمان ايجاد كنيم و نمىتوانيم لشكرى را خودمان اداره كنيم و نمىتوانيم اداره مملكت خودمان را بكنيم. اين باور كه به وسيله تبليغات غربزدگان در اين ممالك پياده شد، اين كشورها را به تباهى و عقبماندگى كشاند.