همه مديران و كارگزاران و رهبران و روحانيون نظام و حكومت عدل موظفند كه با فقرا و مستمندان و پابرهنهها بيشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمكنين و مرفهين، و در كنار مستمندان و پابرهنهها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگى است كه نصيب اوليا شده و عملًا به شبهات و القائات خاتمه مىدهد، كه بحمد اللَّه در جمهورى اسلامى ايران، اساس اين تفكر و بينش در حال پياده شدن است.
و همچنين مسئولين محترم كشور ايران على رغم محاصرات شديد اقتصادى و كمبود درآمدها، تمامى كوشش و تلاش خود را صرف فقرزدايى جامعه كردهاند و همه آرمان و آرزوى ملت و دولت و مسئولين كشور ما است كه روزى فقر و تهيدستى از جامعه ما رخت بربندد و مردم عزيز و صبور و غيرتمند كشور از رفاه در زندگى مادى و معنوى برخوردار باشند. خدا نياورد آن روزى را كه سياست ما و سياست مسئولين كشور ما پشت كردن به دفاع از محرومين و رو آوردن به حمايت از سرمايه دارها گردد و اغنيا و ثروتمندان از اعتبار و عنايت بيشترى برخوردار شوند. معاذ اللَّه كه اين با سيره و روش انبيا و امير المؤمنين و ائمه معصومين- عليهم السلام- سازگار نيست، دامن حرمت و پاك روحانيت از آن منزه است، تا ابد هم بايد منزه باشد و اين از افتخارات و بركات كشور و انقلاب و روحانيت ما است كه به حمايت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده كرده است. از آنجا كه محروميتزدايى، عقيده و راه و رسم زندگى ما است، جهانخواران در اين مورد هم ما را آرام نگذاشتهاند و براى ناتوان ساختن دولت و دستاندركاران كشور ما حلقههاى محاصره را تنگتر كردهاند و بغض و كينه و ترس و وحشت خود را در اين حركت مردمى و تاريخى تا مرز هزاران توطئه سياسى- اقتصادى ظاهر ساختهاند و بدون شك جهانخواران به همان ميزان كه از شهادت طلبى و ساير ارزشهاى ايثارگرانه ملت ما واهمه دارند، از گرايش و روح اقتصاد اسلام به طرف حمايت از پابرهنگان در هراسند و مسلّم هر قدر كشور ما به طرف فقرزدايى و دفاع از محرومان حركت كند، اميد جهانخواران از ما منقطع و گرايش ملتهاى جهان به اسلام زيادتر مىشود و روحانيت عزيز بايد به اين اصل توجه عميق داشته باشند و افتخار تاريخى و بيش از هزار ساله پناهگاهىِ محرومان را براى خود حفظ كنند و به ساير مسئولين و مردم توصيه نمايند كه ما نبايد گرايش و توجه بىشائبه محرومين را به انقلاب و حمايت بيدريغ آنان را از اسلام فراموش كنيم و بدون جواب بگذاريم...
همه اقشار كشور ما در انقلاب سهيم و شريكند و همه براى خدا و انجام وظيفه الهى خود وارد صحنهها شدهاند و مقصد خدا است و هر گز آمال بلند و الهى خود را به مسائل مادى آلوده نمىكنند و با كمبودها از ميدان به در نمىروند، چرا كه كسى كه براى خدا جان و مال فدا مىكند، به خاطر شكم و دنيا از پا در نمىآيد، ولى وظيفه ما و همه دستاندركاران است كه به اين مردم خدمت كنيم و در غم و شادى و مشكلات آنان شريك باشيم كه گمان نمىكنم عبادتى بالاتر از خدمت به محرومين وجود داشته باشد. راستى وقتى كه پابرهنهها و گودنشينان و طبقات كم درآمد جامعه ما امتحان و تقيد خود را به احكام اسلامى تا سر حد قربانى نمودن چندين عزيز و جوان و بذل همه هستى خود دادهاند و در همه صحنهها بودهاند- و ان شاء اللَّه خواهند بود- و سر و جان را در راه خدا مىدهند، چرا ما از خدمت به اين بندگان خالص حق و اين رادمردان شجاع تاريخ بشريت افتخار نكنيم! ما مجدداً مىگوييم كه يك موى سر اين كوخنشينان و شهيددادگان به همه كاخ و كاخنشينان جهان شرف و برترى دارد.