همان طوری که حقوق مردها در اسلام مطرح است، حقوق زنها [هم مطرح است]. اسلام به زنها بیشتر عنایت کرده است تا به مردها. اسلام زنها را بیشتر حقوقشان را ملاحظه کرده است تا مردها. این هم [آن] معنا که بعد از این چه خواهد شد: زنها حق رای دارند- از غرب بالاتر است این مسائلی که برای زنها ما قائل هستیم- حق رای دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند. همه اینها هست. تمام معاملاتشان به اختیار خودشان است، و آزاد هستند. اختیار شغل را آزاد هستند. البته در شرق «۱» برای مردها یک محدودیتهایی هست که آن محدودیتها به صلاح خود مردها هست و آن محدودیتها، یعنی در آنجاهایی که مَفْسَده هست برای مرد، از قماربازی جلوگیری میکند اسلام، از شرابخواری جلوگیری میکند اسلام، از هروئین جلوگیری میکند اسلام؛ برای اینکه مفسده دارند. برای همه یک محدودیتهایی هست، و محدودیتهای شرعی و الهی. محدودیتهایی است که به صلاح خود جامعه است؛ نه این است که برای جامعه یک چیزی مثلًا نافع بوده است که محدودیت برایش ایجاد کردهاند.