من اعلام خطر کردم به آنها، گفتم اگر خدای نخواسته یک وقت در متن اسلام انفجار پیدا بشود- یک وقت این است که در زمان طاغوت یک چیزی واقع میشد، خوب، میگفتند طاغوت است، و ماها هم به آنها میگفتیم که ان شاء الله اسلام اگر تحقق پیدا بکند، کارها ان شاء الله درست میشود، و حالا هم همان معنا را میگوییم، یک وقت این است که در اسلام خدای نخواسته یک یاسی پیدا بشود، برای خاطر اینکه ما نتوانیم این اشخاص فاسد را بِکشیم یک قدری پایین، و این مستضعفین را یک قدری بالا و به هم نزدیکشان بکنیم- اگر یک انفجاری پیدا بشود با یاس از اسلام، هیچ قدرتی نمیتواند خاموشش کند. و این خطری است برای این طبقهای که به فکر نیستند. من به آنها نصیحت کردم. حالا هم به همه کسانی که دارای اموال زیاد هستند نصیحت میکنم که شما فکر بکنید، بدانید که اگر خدای نخواسته این جمعیت مایوس بشوند، انفجار در آنها پیدا بشود، همه شما و همه ما از بین خواهیم رفت. باید فکری بنشینید بکنید خودتان، خودتان فکر بکنید، البته آنها فکر نکنند، ما فکر میکنیم، این طور نیست که ما فکر نکنیم. ما با وجوه شرعیه، با ولایت الهیه با آنها عمل میکنیم.