این ملت یک ملت زنده است، یک ملتی است که دنیا الآن رویش حساب میکند. این ایرانی بود که همسایههایش هم قبولش نداشتند. این ایرانی بود که فقط با لفظ، با لفظ آقای آریامهر یک تبلیغاتی برایش میشد و الّا کجا چیز داشت، همهاش وابستگی، همهاش خرابی. سرتاسر کشور ما که ملاحظه بکنید الّا شهرستانها آن هم تهران عمدتاً که مورد توجه بود و میخواستند آن هم چون اشراف و اعیان در اینجا هستند، آنها خوش بگذرانند، این دهات و قصبات و آن جاهای دور افتاده یک نظر به آن نشد. این بدبختها باید با الاغ از این ور آن ور بروند را ببرند بین راه هم بمیرند.
دولت الآن مشغول است برای راه درست کردن و مشغول است برای بیمارستان درست کردن و برای مدرسه درست کردن که چندین هزار مدرسه درست شده است، چندین هزار کیلومتر راه درست شده است. همه اینها را آقایان نشستهاند توی خانهشان میگویند هیچی نشده است. چیچی میخواهید بشود؟