ما تهران که بودیم این مطلب را گفتیم به اینها که باید کلیه دارایی- دارایی نمیگوییم که دارایی آنها بوده است- کلیه آن چیزهایی که محمد رضا خان و پدرش و اتباع اینها غصب کردند از این ملت، باید همه اینها ملی بشود و به صرف مستمندها برسد؛ هیچ ارتباطی به دولت ندارد؛ غنیمتی است به دست آمده است با نهضت این ملت- یعنی این ملتی که از طبقه سوم است. شما آمار اینهایی که کشته شدند- یکوقتی اگر میتوانید، هر کس میتواند در هرجا هست به دست بیاورد- اگر یک دولت [مند] توی آن هست، اگر یک تاجر درجه اول توی آن هست، اگر یک خان توی آن هست، اگر یک سردار توی آن هست، اگر یک وزیر توی آن هست، اگر یک کمونیست توی آن هست، شما پیدا کنید به ما اطلاع دهید! همه آنها مسلمانهایی بودند که توی خیابانها ریختند و گفتند که «مرگ بر او» و «ما جمهوری اسلامی میخواهیم». همه کشتههای ما از اینها [ست]. شما افشا کنید، ببینید پیدا کنید که چند نفر تاجر معتبر بودند، چند نفر خان بوده توی اینها، چند نفر رئیسِ مثلًا کذا بوده است، چند نفر وزیر بوده است، چند تا مدیر کل بوده است؟ یکی از اینها را نمیتوانید پیدا کنید! هر چه بوده، [از] این ملت، این توده جمعیت و ملت بوده است؛ این ملت مسْلم. غنایم مال اینهاست و باید به اینها داد: مستمندان، اینهایی که صدمه دیدند، آنهایی که کشته دادهاند، آنهایی که جوان دادهاند، پیرزنهایی که جوانهایشان از بین رفت. این غارتگری اینها را، باید برای اینها زندگی تامین کرد. و زاید هم هست، خیلی زاید است. یک مملکت را میشود اداره کرد با این دزدیهای اینها! این مقداری است که حالا در خود ایران به دست میآید. آن مقداری که خارج است که اخیراً نوشته بود روزنامه که در این اخیر، در این آخر- یک همچو تعبیری، حالا درست یادم نیست- که 15 میلیارد یا 23 میلیارد دلار! میلیارد! 23 میلیارد دلار یعنی 23 هزار میلیون دلار! اگر اینها را پهلوی هم بچینند تا کره مشتری هم خواهد رفت! این طور، این طور پهلوی هم یکی یکی بچینند. این قلمهایی است که این آخری بردهاند خارج؛ در بانک سوئیس چه دارند خدا میداند! نمیتوانیم ما بفهمیم. این قلمی که گفتم مال خود این مردیکه است- نه مال خودش و اتباعش- مال خود اوست. ماهی پنجاه میلیون فرح خانم از نفت میگرفته! پنجاه میلیون، سی میلیون سی میلیون از نفت میگرفته! حالا از جاهای دیگر چه میگرفته؛ در تمام شرکتهایی که در ایران بوده است اینها شریک بودند، سهیم بودند. سهیم بودند نه اینکه خریدند! صاحب کارخانهها یا برای اینکه مردم را بچاپند اینها را شریک کردند یا اینکه اگر اشخاصی بودند که اهل چاپیدن نبودند، برای اینکه محفوظ باشند از مامورین ساواک و امثال ذلک اینها را شریک قرار دادند که شریک دزد باشند ... رفیق قافله هم بشوند!