مسئله مالکیت به یک معنا- مالکیت هم مشروع، هم مشروط- محترم است، لکن معنا این نیست که هر کس هر کاری میخواهد بکند و مالکیت از هر جا بخواهد پیدا بشود. مشروع بودن معنایش این است که روی موازین شرعی باشد، ربا در کار نباشد، مال مردم، استثمار بیجهت نباشد.
اگر به من نسبت دادند که حد و مرزی ندارد؛ اگر مقصودشان این است که حد و مرزی ندارد، یعنی نه قیدی دارد و نه حدی دارد، این را غلط نسبت دادند. من نمیدانم این کس که گفتید نسبت داده است، کی است و چرا نسبت داده است؟ مالکیت در صورتی که مشروع باشد، روی موازین باشد، محترم است- چه ما مرتجع باشیم، چه نباشیم.
و مالکیت غیر مشروع محترم نیست. اینهایی که اندوخته کردند و هیچ حسابی نداشتند و هیچ موازینی نداشتند، مالهای مردم را اینها اندوخته کردند، مالهای مردم مصادره باید بشود. لکن این معنا باید معلوم بشود که مصادره اموال روی موازین اداری، روی موازین قانونی باید باشد. اگر بنا باشد که هر کس برسد، بریزد و مصادره کند، این هرج و مرج است. هرج و مرج نباید [باشد] در یک مملکتی که حالا شما انقلاب کردید، پس باید هرج و مرج هم باشد؟! هرج و مرج نباید باشد، باید روی موازین باشد. دادگاههای انقلاب هستند، وقتی که مراجعه کنید به آنها، که این سرمایهها که اینها پیدا کردند از غیر مشروع بوده، آن رسیدگی میکند. چنانچه اگر غیر مشروع بوده، مصادره میکند. اما به مجرد اینکه فرض کنید که کسی بگوید که مال زاغهنشینان است، ما هم حالا هم میگوییم که مملکت اولی هست به زاغهنشینان تا دیگران، اما معنایش این نیست که الآن زاغهنشینان بریزند و مردم را از خانهشان بیرون کنند، یا بگیرند جاها را. معنایش این است که روی موازین باید عمل بشود، به طوری که زاغهنشینها هم و عرض بکنم که خانهنشین بشوند و مُرفَّه باشند.