وجود پولهای ما در بانک های خارجی به اسم او و اتباع و عشیره اش

سخنرانی در جمع اعضای ایلات زراسوند و پادگانهای فارس (ستمگریهای پهلوی)
۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۸/ ۱۲ جمادی الثانی ۱۳۹۹
رژیم پهلوی, رضا شاه پهلوی(رضاخان), ذلت, انگلیس,
وجود پولهای ما در بانک های خارجی به اسم او و اتباع و عشیره اش

آن روزی که رضا خان رفت، رادیو دهلی اعلان کرد، که همین معنایی را که ما او را آوردیم، لکن خیانت کرد و چون خیانت کرد- از این جهت- او را بردیم. او را بردند؛ لکن چمدانهای جواهرات ایران را، که در آن چند روزی که دید باید برود جمع کرد و در چمدانها بست، اینها را بردند در آن کشتی که برایش مهیا کرده بودند که برود. در آن کشتی گذاشتند، و بین راه، آن طوری که یکی از صاحب‌منصبهایی که همراه بوده است نقل کرده بود برای یکی از علما، و او برای من نقل کرد، گفته بود که آن چمدانها را با رضا شاه در کشتی گذاشتند و راه انداختند. وسط دریا یک کشتی دیگری که مخصوص حمل دوابّ بود، مخصوص حمل حیوانات بود، آوردند متصل کردند به این کشتی، و به رضا خان گفتند بیا اینجا! رفت آنجا- البته مخصوص حمل دوابّ بود، و خوب هم حمل کردند!- گفته بود که چمدانها؟! گفته بودند که بعد می‌آید! خودش را بردند به آن جزیره، و چمدانهای این ملت را و ذخایر این ملت را انگلیسها بردند. عین همین مطلب در زمان ما- یعنی آن هم زمان ما بود، لکن در این زمان که همه‌تان یادتان هست- این تحقق پیدا کرد؛ که اینها وقتی که مایوس شدند از اینکه دیگر نمی‌توانند مستقر باشند در اینجا، پولهای این ملت را از بانکهای اینجا- مبالغی بسیار هنگفت، حیرت‌انگیز- هر یک از اینها قرض کردند، و همان جواهرات و چیزهایی که باید ببرند- آن قدری که می‌توانستند- از اینجا بردند، و بانکهای خارجی، مثل بانک سوئیس و مثل امریکا و دیگر بانکها [انباشتند] از ذخایر ما و از پولهای ما، به اسم اینها یا به اسم خود او، که بیشتر از همه، و یا به اسم اتباع و عشیره او در آن بانکها هست. و همه مال ملت است. اینها ملت را غارت کردند و رفتند.