یک آذربایجان اگر چنانچه سابقاً بود و زراعت میشد کافی بود برای همه ایران، مابقیاش باید به فروش برود، به خارج برود، صادر بشود، حالا این طور که ملاحظه میکنید همه چیزش وارد میشود از خارج! دامداریاش را به هم زدند، کشاورزیاش را به هم زدند، همه زندگی را به هم زدند. مراتع ما را، مراتع سرسبز خوب ما- که بعض مراتعش را اشخاص کارشناس که آمدند دیدند گفتند بهترین مراتع برای دامداری است، در دنیا از این مرتع بهتر نیست- این را به یک دستهای دادند که یکیاش ملکه انگلستان است- از قراری که به من نوشته بودند- و یک عده دیگری از این مفتخورها، به آنها دادهاند؛ «اجاره» دادند به اصطلاح خودشان! دامداری را از بین بردند، حالا ملت ایران با گوشتهایِ- عرض میکنم که- یخزده نجس دارند زندگی میکنند که از بلاد دیگر میآورند برایشان. یخزده، خراب، فاسد و حرام و میته؛ «۱» در صورتی که ایران یک ناحیهاش وقتی که دامداری حسابی بود کافی بود برای همه ایران و مابقیاش باید صادر بشود.