از بین بردن دامداری و کشاورزی، توسط شاه

سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج درباره تظاهرات تاسوعا و عاشورا
۲۰ آذر ۱۳۵۷/ ۱۰ محرّم ۱۳۹۹
کشاورزی,
از بین بردن دامداری و کشاورزی، توسط شاه

خیال نکنید که این املاکی که حالا از این گردن کلفتها گرفته شده است، حکومت اسلامی می‌آید و می‌گوید نه اینها را بدهید به خودشان. یکی یکی را می‌آید می‌نشاند حساب از آنها می‌کشد: شماها مالیات دولت اسلام را باید بدهید؛ و هفتاد سال، صد سال، خودتان، پدرتان، جدتان نداده؛ اگر حساب بکنیم، زاید بر این املاکی که شما دارید، جواهراتتان را هم از شما می‌گیریم؛ پولهای بانکی‌تان را هم از شما می‌گیریم برای اینکه شما بدهکار هستید به دولت. وقتی املاک ملی شد، یعنی مال دولت اسلام شد، آن وقت البته دهقان لازم دارد، رعیت لازم دارد، کشاورز لازم دارد. نمی‌خواهد کشاورزی را مثل حالا بکند که دستش پیش اسرائیل و امریکا دراز باشد که تخم مرغ بده- نمی‌دانم- جوجه بده- نمی‌دانم- گندم بده، جو بده! می‌خواهند یک مملکتی باشد که همه چیز از خودش باشد. همه چیز دارد مملکت ما؛ نه این است که ندارد، همه چیز دارد. مملکت ما کشاورزی‌اش، یک ناحیه‌اش برای یک مملکت کافی است. از بین برد این آدم کشاورزی ما را. دامداری ما را از بین برد برای اینکه مراتع ما را به غیر داد- عرض می‌کنم که- همه چیز ما را به باد فنا دادند. ما می‌خواهیم یک مملکتی باشد مال خودمان باشد.