گرفتاری های دولت ما ثمره رژیم سابق است نه انقلاب

سخنرانی در جمع نمایندگان مردم بحرین و پاکستان (نقش روحانیت)
۳۰ اردیبهشت ۱۳۵۸/ ۲۳ جمادی الثانی ۱۳۹۹
رژیم پهلوی, مشکلات, جنایات پهلوی,
گرفتاری های دولت ما ثمره رژیم سابق است نه انقلاب

من وقتی که پاریس بودم، هِی می‌گفتند که اگر این برود چه می‌شود. گفتم که هیچ نمی‌شود؛ یک دزد می‌رود! حالا هم همین شده؛ ما حالا هیچ غصه‌ای نداریم. دزد را بیرون کردیم؛ دست دزد قطع شد؛ دست خیانتکارهای خارجی قطع شد.
حالا ما گرفتاری که داریم گرفتاری خانوادگی است. اینکه دعوا ندارد؛ چیزی نیست .... حالا گرفتاری خانوادگی است. گرفتاری «سازمان امنیت» دیگر ما نداریم؛ گرفتاری‌فلان خارجی را ما نداریم، حالا دیگر خوفی نداریم. الآن نشسته‌ایم با هم و داریم صحبت می‌کنیم. گرفتاری ما حالا گرفتاری این است که آن برادر ما کمتر چیز دارد و فلانی زیادتر دارد؛ خانه ندارد و ... اینکه چیزی نیست. خوب، اینها که از اول بود، گرفتاریها هم از اول بود، منتها حالا هم شیاطین دوره افتاده‌اند که خوب چه شد؟ کو؟ کو خانه؟ کو زندگی؟ [دائماً] تبلیغات. من به بعضی‌شان می‌گفتم که این ناداری مال حالا نیست. اینکه از اول بوده. انقلاب آیا اینها را به وجود آورده؟ رفتن شاه «نداری» را بار آورده است؟ اگر این ناداری جرمش گردن ماست، اگر این طور است که چون شاه رفته برق و اسفالت و مریضخانه و اینها را ندارید، اگر این طور بود، آن وقت ما مجرم بودیم و باید جبران بکنیم. اما اگر این بوده و ما حالا وارد شده‌ایم در یک مرحله‌ای که نه برق بود، نه آب بود، و نه اسفالت هست، و حتی در خود این تهران و در محلات تهران چیزی نیست، به ما چه می‌گویید؟ آن کاری که می‌باید می‌کردیم این است که شما را آزاد کردیم. آزادید حالا تا خودتان کار کنید. شما آن وقت در قید بودید، در حبس بودید، و هر روز یک ماموری بالای سرتان می‌آمد و تحکم بر شما می‌کرد و یک کلمه اگر می‌گفتید به حبس می‌رفتید، این الآن از سر شما برداشته است و شما راحت شدید. حالا شما چه ایرادی دارید؟ مگر ما شما را بی‌اسفالت کردیم که حالا آمدید سراغ ما. مگر ما شما را بی‌برق کردیم؟ این گرفتاریهایی بوده است که در همه جای ایران از اول بوده است؛ و ما وارد شده‌ایم در این گرفتاری؛ دولت وارد شده در این گرفتاری. خوب، این باید رفع بشود.