[نه، من همچو نمونهای الآن ندارم به شما تذکر بدهم. ولی در عوض، شما الآن انقلاب کردید، ولی هنوز ثروتمند و فقیر در بین کشور شما هست. و چند حزبی که به صورت عینی دمکراسی است که اگر یک دستهای رای نیاورد بتواند یک دسته دیگر جای او باشد، مثل انگلیس که گاهی حزب کارگر و گاهی حزب محافظه کار. همچو وضعی آیا شما در کشورتان اجازه خواهید داد و این عدالت اقتصادی را اجازه خواهید داد؟]
- ما الآن بچه ششماهه داریم، و در این پنجاه و چند سال. ثانیاً با آن وضع و با آن گرفتاریهایی که ایران داشته است شما چه توقع از یک بچه ششماههای که پنجاه و چند سال در زمان ما و 2500 سال در تاریخ عقب زده شده است! الآن اولِ راه این است و تمام خرابیهایی که الآن با آن مواجه هستیم، خرابیهایی است که رژیم سابق برای ما گذاشته است. در زمان ما هیچ خرابی حاصل نشده. زمان ما همه کوشش برای درست کردن وضع ملت است. درست کردن وضع کشاورزی و سایر کارخانهها و امثال ذلک. و شما توقع دارید که ما بتوانیم در همین چند ماه یا چند سال برویم به آن حدی که همهمان، ملتمان در رفاه باشد، همه کارها هم درست شده باشد؟ همه آشفتگیهایی که تحمیل به ما شده است، همه اینها با یک اوقات کمی درست بشود؟ ما فرصت میخواهیم و فرصتمان را از این کسانی که شما میگویید کمونیستند و دمکراتند و امثال اینها، از اینها فرصت میخواهیم که اینها به ما فرصت بدهند تا ما رسیدگی کنیم به حال ملت و رسیدگی کنیم. و مملکت را این طوری که اینها میگویند اداره کنیم. اقتصادمان الآن ورشکسته است، پیریزی بکنیم، ما الآن مهلت نداریم، ما الآن در آشفتگی هستیم. و همه آشفتگیها هم زیر سر همینهایی است که شما میگویید دمکرات هستند. و شماها میگویید کمونیست هستند و اینها. ما همه گرفتاریمان اینها هستند.