امروز میدانید که ما را دارند تهدید میکنند به حصر اقتصادی. خوب، ما باید فکر بکنیم برای این کار. فکر این است که کشاورزها مشغول کشاورزی بشوند، مشغول کشت بشوند. آنهایی که شلوغکاری میکنند در کشاورزی و خرابکاری میکنند، آنها باید کنار بروند. به اسمهای مختلف میروند نمیگذارند کشاورزها مشغول کارشان بشوند. آنها را باید خود مردم کنار بزنند، و قوای انتظامی هم کنارشان بزنند. مردم با آسوده خاطر بودن مشغول زراعت بشوند. فردا اگر خدای نخواسته جلو گرفتند، ما محتاج بشویم به خارج.
اگر محتاج شدیم به خارج، همه مسائل برمیگردد. شکم گرسنه میگویند ایمان ندارد. اگر خدای نخواسته اینها همچو کردند که ما احتیاج پیدا کردیم که گندم بدهد، این احتیاج اسباب این میشود که ما وابستگی سیاسی هم پیدا کنیم، وابستگی فرهنگی هم پیدا کنیم، وابستگی نظامی هم پیدا کنیم، و همه چیزمان از دست برود.