البته کار کار بزرگی است، و به این زودی نمیتوانند انجام بدهند. نه این است که نخواهند انجام بدهند، نمیتوانند انجام بدهند. کار کاری است که یک قشر نمیتواند انجام بدهد. اگر همه ملت با هم دست به هم ندهند و کمک نکنند به هم، نمیشود انجام داد. باید کمک کرد به هم.
کشاورزها کمکشان به این است که کشاورزیشان را زیاد بکنند. ما اگر کشاورزیمان طوری نشود که خودمان برای خودمان بتوانیم وسیله معاش تهیه کنیم و دستمان پیش امریکا باشد که نان ما را بده، خوب، این پیوستگی است به آنها. و آنها هر روز جلویش را گرفتند، ما ناچاریم که هر چه تحمیل بکنند قبول کنیم و از آنها، تا اینکه نان به ما بدهند. در صورتی که آنها به ما خیانت خواهند کرد. باید ما کاری بکنیم که در معاشمان احتیاج به کسی نداشته باشیم. و به این قدرت این کشاورزهاست. الآن وقت تخمکاری پاییزی است؛ کشاورزی پاییزی است؛ میگذرد وقت؛ الآن وقت این است که فعالیت بکنند، از آن طرف، دولت همراهی بکند و کمک بکند و رفع گرفتاریها را بکند. از آن طرف هم،
آنها مشغول فعالیت بشوند و کشاورزیشان را توسعه بدهند. خوب، شما دیدید در این سال گذشته که یک قدری توسعه دادند، خوب، خیلی فرق کرد با سالهای قبل.