«اصلاحات ارضی» اش را شما ملاحظه کنید. آقا آنکه این قدر برایش گفتند و خواندند و نوحهخوانی کردند و ثناخوانی کردند، اصلاحات ارضی عبارت از این شد که تمام کشاورزهای ما گدا شدند؛ کشاورزی از مملکت ما پرید. الآن اگر همه ملت دست به هم بدهد، بعد از چند سال ممکن است کشاورزی ما به حال اولش برگردد. بازار درست کردند برای امریکا. گندمهایش را او باید یا بسوزاند یا به دریا بریزد؛ میدهد و پول میگیرد! میدهد ارز میگیرد. بازار درست کردند. شما الآن هیچ ندارید. تمام زراعت ایران را میگویند برای سی روز یا سی و یک روز کافی است! ایرانی که یک استانش مثل آذربایجان، مثل خراسان، میتوانست تمام قُوت ایران را متکفل بشود، باقی آن میبایست صادر بشود، حالا ما برای سی روز یا سی و سه روز! باقیاش از کجا؟ از اسرائیل، از امریکا، از جاهای دیگر.