ما در کشاورزی می توانیم صادرکننده باشیم اما وارد کننده شدیم

سخنرانی در جمع خانواده‌های شهدا (وابستگی به غرب- تباهی جوانان)
۲۶ شهریور ۱۳۵۸/ ۲۵ شوال ۱۳۹۹
کشاورزی,
ما در کشاورزی می توانیم صادرکننده باشیم اما وارد کننده شدیم

یکی دیگر اینکه این کشاورزها را از اطراف ایران کوچ داد این طرح، و آورد اطراف تهران و اطراف شهرهای دیگر، بیشترش در تهران. این همه محله‌هایی که در تهران درست شده، محله‌ گودالها و محله نمی‌دانم چه و حصیرها و این خانه‌های حصیری و این خانه‌های چه، این بیچاره‌هایی که در محل خودشان کشاورز بودند. کشاورزی را از بین بردند به اسم اینکه می‌خواهیم ما اربابْ رعیتی را برداریم، همه بشوند ارباب! ما هم چقدر غافل. ملت ما هم چقدر حالا یا غافل بود، یا خوب، سرنیزه بود. چه همه «دهقان»! این بیچاره‌هایی که الآن اطراف تهران هستند، هر ده نفرشان توی سوراخی هستند- آنی که خانه دارد خانه‌شان را نمی‌دانم شما دیدید یا نه. من در تلویزیون یک دفعه، دو دفعه دیدم، که خوب، اسباب تاسف است، یک سوراخی است! یک عده‌ای بچه و بزرگ از تویش بیرون می‌آید- اینها دهقانهایی هستند که می‌خواست اربابشان «۳» کند، و زندگی‌شان را بکلی به هم زد. مملکت ما را از حیث کشاورزی، که می‌توانست خودکفا باشد بلکه صادر کند] ... [، مملکت ما از حیث کشاورزی یک مملکت غنی است. اگر کشاورزی صحیح در این مملکت بشود، ممکن است آذربایجان کافی باشد برای همه مملکت؛ باقی‌اش باید صادر بشود. یا خراسان برای همه مملکت کافی باشد، و باید باقی‌اش صادر بشود. ما الآن در زمان ایشان- نمی‌دانم شما در روزنامه‌ها گاهی دیدید یا نه؟- خیلی افتخار می‌کردند که ما چند صد مثلًا هزار چیز خریدیم! این افتخارشان این بود که ما گندم خریدیم، جو خریدیم! یک مملکت را از این جهت ساقط کرده‌اند، و فریاد هم می‌زدند که ما همچو هستیم که گندم و جو از امریکا خریدیم و امسال [از] گرسنگی نمی‌میریم! این طور اینها وارد شدند.