آنها که گمان میکنند که مدارس باید علم در آن باشد و دیگر کاری به این مسائل نداریم، باید متخصصین باشند، اندیشند آنها. سادهاندیشی است که انسان گمان کند که یک معلمی که انحراف دارد، معلّمی که یا طرف شرق است و یا طرف غرب، یا تربیت شرقی دارد یا تربیت غربی، آن را ما معلم قرار بدهیم از برای این فرزندانی که نفوسشان مثل آینه صیقلی است. و هر چه در او وارد بشود میپذیرد. سادهاندیشی است که ما جوانهای خودمان را به دست معلمی بدهیم که به طرف شرق میرود و بچههای ما را شرقی کند، یا به طرف غرب میرود و بچههای ما را غربی کند. سادهاندیشی است که ما گمان کنیم که فقط تخصص، میزان است و علم، میزان است.