البته دولت مکلَّف است، استاندارها مکلَّف هستند که همراهی کنند و به این جهاد سازندگی که جوانها مشغول هستند، یا سایر کارهایی را که جوانها مشغول هستند به قدر احتیاجی که دارند احتیاجات را برآورند، به مقداری که میتوانند. دولت مسامحه نکند و آنها هم باید عمل بکنند؛ یعنی همه ما موظفیم به اینکه کشوری را که از گلوی استعمار بیرون کشیدیم، حالا خودمان ادارهاش کنیم به طوری که دیگر محتاج به آنها نباشیم.
این احتیاجِ به دشمن؛ تلخترین چیزهایی است که در ذایقه انسان باید باشد. یک وقت انسان احتیاج دارد به برادرهای خودش؛ این هم خوب نیست؛ لکن یک وقت احتیاج داشته باشد به دشمن خودش؛ یعنی آنی که در طول تاریخ ما را استضعاف کرده است، در طول تاریخ به ما خیانت کرده است، جنایت کرده است، حالا ما محتاج به او باشیم در ارزاقمان، دستمان را پیشش دراز کنیم که گندم بده، دستمان را پیشش دراز کردیم که مستشار [بیاور] این به نظر انسان، تلخترین چیزهایی است که در ذائقه انسان باید باشد که پیش دشمنش، پیش آنکه همه چیزش را از بین برده، دست دراز کند که به من ارزاق ما را بده. باید ملت ما این تحول را پیدا بکند که عارش بیاید که به امریکا بگوید گندم به ما بده، یا مستشار به ما بده، خودش باید دنبال کار خودش باشد، خودش باید قیام کند و حوایج خودش را برآورد.