اما قضیه اقتصاد: ما یک ملتی هستیم که به این گرسنگیخوردنها عادت کردهایم. ما سی و پنج سال، یا پنجاه سال میگویید ما در این گرفتاریها بودیم و عادت داریم به این گرسنگیخوردنها. ما روزه میگیریم، ما یک وقت غذا میخوریم. اگر بنا باشد که آنها محاصره اقتصادی بکنند، فرضاً که بتوانند و همه ملتها تبع ایشان بشوند، و حال آنکه این خیالی است خام، و همچو چیزی تحقق پیدا نمیکند. فرضاً که تحقق پیدا بکند، ما همان جو و گندمی که خودمان در مملکت خودمان کِشت میکنیم، اقتصاد میکنیم، و برای خودمان همان مقدار کافی است. ما در هر هفته یک روز گوشت میخوریم. گوشت خوردن خیلی چیز خوبی هم نیست. و یک وعده هم ممکن است غذا بخوریم. ما را از این چیزها اینها نترسانند. اگر امر دایر بشود بین اینکه آبروی ما حفظ بشود یا شکممان سیر بشود، ما ترجیح میدهیم که آبرویمان حفظ بشود، شکممان گرسنه باشد. و من از شما میخواهم که سلام من را به آقای پاپ اعظم برسانید، و بگویید که روی علاقه دینی که ما به هم داریم، همه اهل توحید هستیم، اهل خداشناسی هستیم، ما از شما میخواهیم که به این ملت ضعیف کمک کنید. و نصیحت پدرانه به همه ابرقدرتها بکنید یا استیضاح کنید آنها را.