اگر ما در هجوم اقتصادی هم واقع شدیم که هجوم اقتصادی اسباب این بشود که وابسته به یک کشور دیگری باشیم، این هم یک وظیفه شرعی است که ما باید خودمان را نجات بدهیم. هر که ازش هر کاری میآید راجع به اقتصاد باید بکند. ننشیند یک طبقه [که] یک طبقه دیگر بکند. رعیتها کم کاری نکنند. آنهایی که در کارخانهها کار میکنند کم کاری نکنند، سستی نکنند، امروز ملت شما در حال جنگ اقتصادی است. این طور نیست که یک وقت آرامش باشد، بگویید خوب ما نمیخواهیم زیاد منفعت ببریم. این اختیار با خودتان است. اینجا دیگر اختیار با مردم نیست. این اختیاری است که خدا دست اوست و او امر کرده است به این معنا. یعنی نمیشود که ما تحت نظارت یک کشوری باشیم که به دین اعتقاد ندارد و ما برویم تحت بیرق کُفر. این یکی از مسائل مهم است. ما باید کوشش کنیم و اقتصاد خودمان را خودمان اداره بکنیم. حالایی که ما در مقابل یک همچه قدرت شیطانی واقع شدیم و او هم تهدید کرده است که ما همه کشورهای دنیا را تجهیز میکنیم که در را به سوی شما ببندند، ما در عین حالی که اعتقادمان این است که حرفی است و واقعیت نخواهد پیدا کرد، لکن اگر ما یک درصد احتمال هم بدهیم باید قیام کنیم. باید غافل نباشیم از اینکه دشمن نمیتواند بکند. خوب، شاید یک وقت شد. برای آن روز شاید باید همه قشرهای ملت؛ هر کس هر جوری که میتواند یک تولیدی بکند، که مثلًا باغدارها میتوانند تولید بکنند، دامدارها میتوانند تولید بکنند، و کشاورزها میتوانند تولید کنند، اشخاص میتوانند کمک کنند به کشاورزها، کارخانهها میتوانند تولید کنند، کارخانههای خصوصی که زیاد بود در ایران، و مع الاسف از بین رفته بود و دارد میرود، اینها همه قیام کنند برای اینکه، یک مملکت را از این اقتصاد نجات بدهند.