خضوع ممالک دیگر به ما به خاطر نفت

سخنرانی در جمع گروهی از خطبا و وعاظ در آستانه ماه محرم (بقای تشیع)
شامگاه ۲۹ آبان ۱۳۵۸/ ۲۹ ذی الحجه ۱۳۹۹
نفت,
خضوع ممالک دیگر به ما به خاطر نفت

کارتر گاهی ما را از نظامی، گاهی ما را از جهات اقتصادی می‌ترساند. و خودش هم می‌داند که این طبل میان تهی است که دارد می‌زند. و نه همچو عرضه نظامی دارد و نه از او گوش می‌کنند. باز این اشتباه روی همان بیماری که این ابرقدرتها دارند، این باز یک اشتباه است که گمان می‌کند که تمام کشورها مثل یک انگشتر در دست اوست که اگر یک وقت گفت که مثلًا گندم نفروشید به ایران، تمام کشورها دستشان را به سینه می‌گذارند و تعظیم می‌کنند و می‌گویند چشم! و ایشان فهمید این را که حتی در کشور خودش هم از او اطاعت نکردند. وزیر کشاورزی خودش هم گفت که امری است غیر صحیح. و ما چه احتیاجی داریم به گندم امریکا. ما نفت داریم. ما آن را داریم که آن سیاستمدار بزرگ انگلستان در زمان جنگ- چرچیل- وقتی که مواجه بودند با آلمان، و تقریباً از ترس اینکه حالا دیگر باید شکست بخورند، وقتی که آمد در مجلس انگلستان ظاهراً صحبت کرد و مصیبتهای خودش را که ما چه شدیم، چه شدیم، کجا شکست خوردیم [تشریح کرد] آخرش گفت که اما پیروزی مال آن است که روی موجهای نفت نشسته است!...ما روی موجهای نفت نشسته‌ایم. شما غارت کردید ما را. نفتهای ما را بردید. در ازای آن به ما تفنگ و توپ دادید. آن توپ و تفنگی که و آن اسلحه‌هایی که برای خودتان بود، نه برای ما. ما نفت داریم. دنیا نفت می‌خواهد. امریکا را نمی‌خواهد دنیا. دنیا کارتر را نمی‌خواهد. دنیا نفت می‌خواهد. ما که نفت داریم، مملکتهای دیگر به ما خضوع خواهند کرد. نه تو که می‌خواهی ریاست جمهوری پیدا بکنی راهش را نمی‌دانی. تمام دست و پاهای این برای این است که در بعد از اینکه این دوره گذشت باز او را رئیس جمهور کنند. لکن سوراخ دعا را گم کرد. او خیال می‌کرد که اگر ارعاب کند مملکت ایران را و اگر بگوید ما حصار اقتصادی دور ایران می‌کشیم به اقتصاد ایران ضرر می‌زنیم، ملت او برای او دست می‌زنند. و بعد هم چنین می‌شود که رئیس جمهور بشود. لکن فهمید این معنا را که الآن یک قشر بزرگی از ملت که سیاهپوستها بودند از او جدا شدند.