به آخر رساندن نهضت

سخنرانی در جمع پاسداران مسجد الرضای تهران (وظایف دوران انقلاب)
۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۸/ ۲۲ جمادی الثانی ۱۳۹۹
جوانان و وظایف,
به آخر رساندن نهضت

شما جوانها که تا حالا مطلب را به اینجا رساندید، ملت ما که با همه اقشارش، با جان و خون خودش، مطلب را به اینجا رساند مبادا به این حرفها گوش بکند و خون جوانان‌ خودش را هدر بدهد. اگر به حرفهای اینها گوش بکنید، اگر [در] دانشگاه اینها وارد می‌شوند، جوانهای دانشگاهی ما به حرف اینها گوش بدهند، اگر در کارخانه‌ها اینها وارد می‌شوند، جوانان کارخانه‌ای ما به اینها گوش بدهند، اگر در کشاورزی وارد می‌شوند و در صحرا و بیابانها می‌ریزند و نمی‌گذارند کشاورزی بشود، گوش بدهند به این حرفها، اگر ما همه گوش بدهیم به این حرفها، این حرفها معنایش این است که باز همان آش و همان کاسه؛ همان خارجیها و همان بردن همه چیز ما؛ همان قلدریها. یک کس دیگر را می‌آورند می‌نشانند بالای سر ما با همان قلدری؛ و بدتر از اول.
خیال نکنید که قلدری اگر پیدا بشود مثل قلدری این است؛ خیر، پوست را از سر همه شما می‌کند! اگر خدای نخواسته عود کند آن مسائل. اینها فهمیدند که ما یک همچو پاسدارانی داریم توی مملکت، شما را اول خواهند [کشت‌]! اول آن جوانهایی که قدرتمند هستند و اینها از آنها ضربه خوردند، اول حساب شما را صاف می‌کنند، بعد هم حساب همه را...شما باید همه به هم دست بدهید، که این نهضت را به آخر برسانید. حکومت عدل اسلامی پیدا بشود، محقق بشود، خارجیّت پیدا بکند، بعداً برویم سراغ این فروع؛ که خوب، حالا حکومت اسلامی پیدا شد، «یا الله» شروع کنید! اما نه اینکه «یا الله»، یعنی الآن بده! شروع کنید!