ما كه مىگوييم «انقلابمان را مىخواهيم صادر كنيم»، مىخواهيم اين را صادر كنيم، مىخواهيم اين مطلب را، همين معنايى كه پيدا شده، همين معنويتى كه پيدا شده است در ايران، همين مسائلى كه در ايران پيدا شده، ما مىخواهيم اين را صادر كنيم. ما نمىخواهيم شمشير بكشيم و تفنگ بكشيم و حمله كنيم. عراق با ما الآن مدتهاست دارد حمله مىكند و ما هيچ حملهاى به آنها نمىكنيم. آنها حمله مىكنند ما دفاع مىكنيم. دفاع لازم است. ما مىخواهيم كه اين انقلابمان را، انقلاب فرهنگىمان را، انقلاب اسلامىمان را به همه ممالك اسلامى صادر كنيم. و اگر اين انقلاب صادر شد، هر جا صادر بشود اين انقلاب، مشكل حل مىشود.
شما كوشش كنيد كه اين طورى كه ايران انقلاب كرد و اين طورى كه ايران الآن هم حاضر براى همه چيز است، ملتهاى خودتان را بيدار كنيد. آنهايى كه براى اسلام دلشان مىسوزد، آنهايى كه براى كشورشان دلشان مىسوزد، ملتهاى خودشان را بيدار كنند تا اين تحول الهى، كه در ايران پيدا شد، در آنجاها پيدا بشود. هر جا پيدا بشود، مسأله حل است. ديگر آن وقت نترسيد كه چهار تا فاسد بيايند مسجد الاقصى را بگيرند. آن وقت ديگر ترس نكنيد. حل است مسأله. اما وقتى يك ملتى، دو طايفه، ده طايفه، صد طايفه مىشوند و هر كدام به خلاف ديگرى هستند، و حكومتها هم اين جور حكومتها هستند، ديگر توقّع نداشته باشيد كه با اين طرز فكر و با اين طرز حكومت، بتوانيد غلبه بكنيد.