شما آقايان كه در سفارتخانهها هستيد موظفيد عقلًا و شرعاً به اينكه هر چه سادهتر، سفارتخانه هاتان هر چه سادهتر باشد. و كيفيت معاشرتتان با آن اشخاصى كه كارمند هستند در آنجا و به اصطلاح شما زيردست گفته مىشوند، برادرانه باشد. و در عين حالى كه آنها از شما بپذيرند مطالبى كه مىگوييد، لكن برادرانه بايد باشد. و همين طور وضع مهمانيهايتان، وضع گذران خودتان، وضع كسانى كه در آنجا كار مىكنند، آنها بايد متحول بشود به يك وضع اسلامى كه هر كس مىآيد در آنجا اسلام را در آنجا عملًا ببيند. ما هر چه فرياد بزنيم كه ما اسلامى هستيم و جمهورى اسلامى هستيم، لكن وقتى ببينند ما را كه در عمل، غير او هستيم، از ما ديگر باور نمىكنند. وقتى مىتوانند باور كنند از ما كه مايى كه مىگوييم جمهورى اسلامى هستيم، عملمان هم آن طور باشد. عمل طاغوتى نباشد. و قول، قول اسلامى، عمل اسلامى باشد و خود رفتار، اسلامى باشد.
گفتار اسلامى باشد تا صادر بشود اين جمهورى اسلامى در ساير كشورها. صدور با سر نيزه، صدور نيست. صدور با زور، صدور نيست. صدور آن وقتى است كه اسلام، حقايق اسلام، اخلاق اسلامى، اخلاق انسانى در اينجاها رشد پيدا بكند. و شما موظف به اين معنا هستيد، و بايد اين كار را انجام بدهيد كه هم در عمل و هم در نوشتههايى كه در آنجا منتشر مىكنيد، بايد بكنيد و مجله داشته باشيد و آن مجله يك مجلهاى باشد كه هم در عكسهايى كه در آن هست، و هم در مسائلى كه در آنجا طرح مىشود همهاش موافق باشد با جمهورى اسلامى تا به واسطه تبليغات، اسلام نفوذ كند در آنجا، و اين را بدانيد كه اگر شما تبليغات بكنيد و همين طور دانشجوهاى عزيز ما در آنجا كوشش كنند در اينكه در هر جا كه هستند با هر طايفهاى كه برخورد مىكنند مسائل ايران را، مسائل اسلامى ايران را در آنجا طرح بكنند، و آن چيزهايى كه در مجلات خارج، در روزنامههاى خارج در هر جا نوشته مىشود، آنها را يكى يكى براى آنها تحليل كنند و دروغ آن چيزها را بر آنها ثابت بكنند.
عمده مسأله اين است كه ما فهميده باشيم در قلبمان كه ما مىخواهيم جمهوريمان اسلامى باشد. بايد همان طورى كه با زبان مىگوييم، قلب ما معتقد شده باشد به اينكه ما مىخواهيم اسلام باشد. «ما مىخواهيم اسلام باشد» ديگر با تمام اعوجاجات بايد مبارزه بكند انسان. اول از خودش شروع كند، ببيند خودش چه اعوجاجاتى دارد. هر انسانى لا محاله در خودش نقصهايى مىبيند. كم است كسى كه نقص نبيند در خودش. و اگر كسى نقص در خودش نمىبيند، اين خودش يك نقصى است كه دارد. انسان بايد تربيت بشود، بايد به تزكيه تربيت بشود. و انسان از خودش بايد شروع بكند، از خانواده خودش بايد شروع كند. و شما از خودتان، خانوادههايتان، خودتان همه شروع كنيد تا به خارج برسد. دانشجويان ما بايد خودشان اول توجه بكنند كه رفتار خودشان، كردار خودشان، گفتار خودشان همه اينها منطبق با موازين اسلامى و اخلاقى باشد تا اينكه اگر مردم را دعوت كرديد به اسلام، و بايد هم دعوت بكنيد، حرف شما مخالف با عمل شما نباشد.
خودتان يك وضعى نداشته باشيد كه وقتى بگوييد، مسخره كنند كه آقا خودش فلان است و ما را دعوت به چه مىكند.در هر صورت من از خداى تبارك و تعالى، سلامت و سعادت شما، همه شما را مىخواهم. و همه ملت ما موظفاند به اينكه رفتارشان يك رفتارى باشد كه با همين رفتار، اسلام را نمايش بدهند به خارج. و چنانچه رفتارى باشد و لو در بعضى از جاهايى كه بعضى از اشخاص نفوذ كردند در آنجا، رفتار طورى باشد كه اين رفتار، مخالف با موازين اسلامى باشد اين اسباب اين مىشود كه دست دشمنهاى ما يك بهانه بدهد، و ما را و جمهورى ما را با تمام قوا بكوبند. هم جوانان خارجى ما و هم شما سفرا و كارمندانى كه در سفارتخانهها هستيد، همه شما، همه انجمنهاى اسلامى كه در خارج هست و همه افراد مُسْلِم و همين طور ايرانى و غير ايرانى كه در خارج هست، اين معنا براى آنها بيشتر وظيفه است از ما كه در داخل هستيم. همه وظيفه داريم و ليكن وظيفه شما سنگينتر است، بيشتر است. و بايد با خواست خدا- ان شاء اللَّه- موفق بشويد كه اسلام را در همه جا معرفى كنيد و پس از معرفى، نفوس سالم- كه اكثر مردم هستند- پذيرش مىكنند. پذيرش كه كردند كم كم عمل مىكنند. كم كم اين انقلاب صدور پيدا مىكند به خارج. خداوند همه شما را- ان شاء اللَّه- حفظ كند و همه شما و ما را موفق كند به اينكه دنبال اين باشيم كه اسلام را در همه جا تقويت كنيم. و از مروّجين اسلام باشيم. و از جنود خداى تبارك و تعالى باشيم. تا- ان شاء اللَّه- به سعادت و سلامت [برسيم] هم مملكت خودمان و هم ساير ممالكى كه در اسلام هستند، و همين طور مستضعفين جهان ان شاء اللَّه همه موفق و مؤيد باشيد.