توطئه حذف روحانیت

سخنرانی در جمع طلاب نجف (تهذیب نفس و حفظ وحدت)
(قبل از شهریور ۱۳۴۶ هجری شمسی)
روحانیت,
توطئه حذف روحانیت

من یک تذکراتی به آقایان عرض بکنم. ... من نمی‌دانم که این اختلافات سر چیست؟ سر دنیا هست؟ شما که دنیا نداشته‌اید؛ ما و شما که دنیا نداریم که سر دنیا این اختلافات را داشته باشید. همه زندگیهای ما را که روی هم بریزند، به مرتبه زندگی اشخاص مرفه نیست. برای یک امر خیلی مبتذل و خیلی پیش پا افتاده آیا لازم است که آقایان قیام بکنند و با هم جبهه‌بندی کنند؟ و خوف این برود که سه دسته از آقایان در بعضی موارد بریزند به جان هم؟ شما احتمال نمی‌دهید که یک دستی در کار باشد برای اینکه این حوزه‌ها را مفتضح کند؟ از این مفتضح تر؟ شما احتمال نمی‌دهید که دشمن دنبال این مطلب باشد و دست داشته باشد در این مسائل، به طوری که شما ملتفت نشوید. از پشت یک حجابی باشد، با آن زرنگیهایی که آنها دارند و سیاستی که آنها دارند و خدعه‌ها و فریبی که آنها دارند، یک دستی دنبال این مطلب باشد، دست ناپاکی، و بخواهد شما را در جامعه مفتضح کند و بعد از افتضاح از بین ببرد، و مردم تشکر کنند بر اینکه این آخوندها از بین رفتند. احتمال این معنی نمی‌رود به صورت دیانت، به صورت‌ عرض می‌کنم که مقدسی، به صورت ظاهر الصلاح، اشخاصی وارد بشوند در بین شما؛ یا اشخاصی اشخاص دیگری را که از خود شما هستند اغفال کنند؛ یا این شده‌ها در بین شما بیایند و یک مطلبی را پخش بکنند که به واسطه این مطالب یک مفسده‌هایی پیدا بشود، علاوه بر این مفسده‌هایی که در حوزه‌ها انسان می‌بیند؟