نابسامانی وضعیت حوزه علمیه نجف

سخنرانی در جمع طلاب نجف (تهذیب نفس و حفظ وحدت)
(قبل از شهریور ۱۳۴۶ هجری شمسی)
حوزه‌ علمیه,
نابسامانی وضعیت حوزه علمیه نجف

من متاسفم که یک نفر جوان- از اروپا آمده بود اینجا، یا یکی دو دفعه با من ملاقات کرد، و شاید هفت- هشت روز، پنج- شش روز، هفت- هشت روز، یک همچو چیزی، خیلی کم اینجا بود، به یکی از آقایان گفته بود- به من صحبتی نکرد- به یکی از آقایان گفته بود که خوب شد که من که آخوندزاده‌ام آمدم نجف، اگر یک کس دیگری می‌آمد و این وضع را می‌دید چه می‌کرد؟! من نمی‌دانم که در این چند روز، در این چهار- پنج روز، یک نفر، یک نفر آدم محصل خارجی که از سنخ ما هم نیست، و لو پدرش از سنخ ماست، خودش از سنخ ماها نیست، این در این حوزه مبارکه چی دیده است! با چه اشخاصی تماس پیدا کرده، آنها چه مطالبی به این آدم گفته‌اند که باید اظهار تاسف کند یک نفر آدم محصل جدید. اظهار تاسف کند از اینکه چرا وضع نجف این طور است! اگر یک دستهایی در کار باشد و شما را همین دستها وادار کند که من از جبهه کذا و زید از جبهه کذا و آن از جبهه کذا- حتی در یک مدرسه- شما با هم جبهه‌بندی کنید و خدای نخواسته اگر راست باشد این مطلب، یکوقتی یک انفجاری در یک مدرسه پیدا بشود و از این مدرسه هم به مدرسه دیگر سرایت کند و از این طایفه هم به طایفه دیگر سرایت کند و دستهای ناپاکی هم اینها را دامن‌بزند و این آتش را روشن کند، علاوه بر اینکه در دنیا ما کاذب می‌شویم و نجف ساقط می‌شود- نه من و شما تنها- یک حوزه هزار ساله دینی ساقط می‌شود، یک اشخاص عالم متدین که بحمد الله باز فراوانند، اینها هم در جامعه ساقط می‌شوند- علاوه بر این ما جواب خدا را چه بدهیم؟