توجه دادن مردم به فقرا در حج و نداشتن سطح توقع بالا

سخنرانی در جمع مسئولان کاروانهای حج (وظیفه حجاج و روحانیون کاروانها
صبح ۳۱ مرداد ۱۳۶۱/ ۲ ذی القعده ۱۴۰۲
حج و برگزاری مناسک,
توجه دادن مردم به فقرا در حج و نداشتن سطح توقع بالا

راجع به حج و آقایانی که در حج، در کاروانها هستند. حقیقت حج این است که شما بروید درد مردم را ببینید؛ ببینید فقرا چه جوری هستند، شما هم بشوید آن طور. ببینید مستمندان جهان چطورند، شما هم [به‌] آن رنگ درآیید. اگر مردم توقع داشته باشند که حالا که ما حج می‌رویم باید برای ما همچو رفاه حاصل بشود که در منازلمان هم نیست، این حج نمی‌تواند باشد. آن حجی که خدای تبارک و تعالی بر اشخاص واجب فرموده است این است که بروید آنجا زندگانی مردم را ببینید. آن وقت که ما رفتیم، زندگانی آن وقت حجازیها را یک مقداری دیدیم- که حالا حجاج نمی‌توانند ببینند- آن وقت که ما با اتومبیل بین مکه و مدینه می‌رفتیم، هر جا اتومبیل می‌ایستاد، هر جا در این بیابانهای لم یَزْرَع «۲» طولانی، هر جا اتومبیل می‌ایستاد، از زیر این بته‌ها و اینها می‌آمدند بیرون بچه‌هایی که هیچ لباس نداشتند، زنهایی که لباسشان فقط ساتر بود، مردهایی که وضعشان را انسان نمی‌تواند بیان بکند، می‌آمدند و از مردم گدایی می‌کردند. باید اینها را انسان ببیند و بعد توقع بکند به اینکه نخیر، ما باید حالا که حج می‌رویم و با کاروان می‌رویم و- نمی‌دانم- چی می‌رویم، حالا باید در آنجا همه چیز برای ما مهیا باشد. خیر، یک قدری باید توجه به این مسائل بکنند. آقایان روحانیون، مردم را توجه بدهند به این مسائل که توقعات آنها در سطح بالا نباشد. شما را با طیاره می‌برند، آن وقتها که می‌رفتند، با الاغ می‌رفتند؛ چند وقت می‌رفتند در بعضی جاها، چهارده ماه طول می‌کشید؛ چهارده ماه طول می‌کشید رفت و برگشت حج. حالا شما دو ساعت، سه ساعت سوار می‌شوید به طیاره با راحتی می‌روید آنجا. آن وقت که می‌رفتید، خانه‌ای تو کار نبود که شما بروید. شما خودتان باید بروید تهیه بکنید و خودتان بروید زحمت بکشید. آن هم آن خانه‌هایی که بودند و آن وضع و آن کثافتی که در آن وقت بود. حالا خانه برایتان تهیه کرده‌اند. خوب، شما حاجی هستید، شما مسلمانی هستید که می‌خواهید به داد مسلمین برسید، به داد مستضعفین جهان برسید. این قدر بالا نبرید توقعات خودتان را که خدای تبارک و تعالی یک وقت- خدای نخواسته- امر بفرماید که این جور نشود- و نمی‌شود آن وقت- آن وقت گرفتاری زیاد می‌شود.
باید شما آقایان روحانیون، مردم را تذکر بدهید به اینکه اگر یک کمبودی هست، آقایان که رفتند کارها را کردند، خوب زحمت کشیدند و دارند هم الآن می‌کشند، و لیکن‌ بیشتر از آن قدرتشان که نمی‌توانند زحمت بکشند. به اندازه وسعشان، به اندازه قدرتشان، زحمت کشیدند و کار انجام دادند، خانه تهیه کردند با آن سختیهایی که در آنجا هست، لکن نمی‌توانند بیشتر از این بکنند. اگر یک وقت دیدید یک چیزی کسری دارید، نه اینکه آقایان نخواسته‌اند، آقایان نتوانسته‌اند. وقتی نتوانسته‌اند چه بکنند؟
بگویند که آقایان حج نیایید؛ برای اینکه ما نمی‌توانیم برای شما یک جای بزرگی درست کنیم و- نمی‌دانم- یک تفریحگاهی داشته باشیم و چه؟ یا نه، بیایید و یک قدری هم توجه کنید به زحمتهایی که فقرا می‌کشند.